کودکانی که دوست دارند با شما بخوابند
از مشکلات شبانگاهی کودکان این است که دوست دارند در کنار والدینشان بخوابند. کنار والدین گرم، صمیمانه و امن است. بعضی از والدین هرگز به کودکان خود اجازه نمی دهند که وارد رختخواب آنها شوند و بعضی میگویند «تنها یکشنبه ها حق داری بیایی». بسیاری از والدین کودکان بیمار خود را هنگام شب با خود به بستر می برند، تا هم بتوانند آنها را آرام کنند و هم اینکه در همان زمان خودشان چرتی بزنند.
بعضی والدین به کودک اجازه می دهند که در رختخواب آنها به خواب رود و سپس به آرامی کودک را از رختخواب خود بیرون آورده و در رختخواب خودش می گذارند. در حالی که بعضی دیگر از پدر و مادرها از خواب می پرند تا ببینند آیا کودک در رختخواب آنها هست یا نه. بعضی والدین، حتى عادت کرده اند که با کودک خود در یک رختخواب بخوابند.
ما معتقدیم خوابیدن کودک در رختخواب والدینش، بجز در برخی موارد خاص، هم برای کودک و هم برای والدین مضر است. بر اساس تجربه ما و بسیاری از متخصصان بهداشت روانی، دادن این اجازه به کودک، می تواند برای او مشکلات جدی ایجاد کند. ممکن است کودک بیش از حد وابسته شود و نتواند شب را به تنهایی خارج از خانه بگذراند.
ممکن است با این عمل دچار اضطراب شود، در مورد نقش خودش در خانواده و احساسات جنسی اش دچار سردرگمی شود و یا این که در مورد روابط والدین خود با یکدیگر دچار نگرانی و اضطراب شود. البته ممکن است این مسائل را آشکارا بیان نکند ولی آنها را احساس می کند.
تفاوت زیادی بین این مسأله وجود دارد که به کودک اجازه دهید مرتبا کنار شما بخوابد و یا اینکه گاهی به او اجازه چنین کاری را بدهید. هنگامی که این عادت آغاز شده است در اکثر موارد، والدین متوقف کردن آن را دشوار می یابند، به ویژه به این دلیل که پذیرفتن تقاضای کودک، راه ساده ای است که می توان با انجام آن از شر یک وضعیت کسل کننده خلاص شد.
به نظر بسیار ساده تر می آید که کودک را با خودتان به رختخواب ببرید تا این که به صدای گریه یا خواهش و تمنای او گوش دهید. گاهی اوقات والدر. کودکشان را با خودشان به رختخواب می برند تا از آن به عنوان راهی ساده، ولی ناگفی برای خودداری از داشتن رابطه جنسی با همسرشان استفاده کنند؛ که این راه حل نیز ناسالم است.
بهترین کار این است که اجازه ندهیم کودکان بستر والدینشان را بستر خودشان بدانند.
راه حل های زیر برای پیشگیری و از بین بردن این عادت سودمندند.
مشکلات شبانگاهی کودکان: از آغاز، جلو این عادت را بگیرید.
اگر کودک صرفا به این دلیل که ترسیده است و یا این که در به خواب رفتن مشکل دارد، می خواهد با شما بخوابد، پیشنهادهای مطرح شده در بخشهای بعد را بخوانید. هنگامی که کودک بیمار است می توانید با استفاده از یک آیفون بین اتاق خودتان واتاق کودک، به صداهای او گوش دهید و یا این که اگر لازم بود و باعث آرامش خیال شما می شد، یکی از والدین می توانند در اتاق کودک بماند. اگر به کودک اجازه می دهید که هنگام بیماری در اتاق شما بماند، پس از بهبودی این کار را ادامه ندهید.
کودک را به رختخواب خودش بازگردانید.
در صورتی که کودک هنگام شب به اتاق شما آمد، قاطعانه و بدون سؤال و جواب – زیاد او را به اتاق خودش بازگردانید و بخوابانید. از بین والدین هر کدام که قاطع تر و کمتر دل رحم است، باید این کار را انجام دهد.
مهمان شبانه را دستگیر کنید.
بسیاری از والدین اظهار می کنند که کودکان هنگامی که آنها در خواب هستند، به داخل رختخواب آنها می خزند. اگر شما نیز چنین مشکلی دارید، راه حل های زیر را برای دستگیر کردن کودک، قبل از این که بتواند به داخل رختخواب شما بخزد و همچنین بازگرداندن او به اتاق خودش، به کار ببرید. و زنگ آویزان کنید.
زنگهایی در روی درب اتاق خودتان و یا اتاق کودک آویزان کنید تا بتوانید متوجه آمدن او بشوید. خودتان را بپیچانید. طوری ملحفه ها با بالش ها را دور خودتان بپیچانید و قرار دهید که ورود کودک به رختخواب شما بدون بیدار شدنتان تقریبا غیرممکن شود. و جلو در را مسدود کنید تا کودک هنگام ورود به اتاق شما، با آن برخورد کند و در نتیجه سروصدا ایجاد شود. بدین ترتیب، کودک تنها هنگامی می تواند وارد اتاق شود که شما را بیدار کند.
مشکلات شبانگاهی کودکان:از روشهای «فشاری» استفاده کنید.
این روش نیاز به این دارد که بازیگران خوبی باشید. هدف این است که کودک را آن قدر در رختخواب خودتان ناراحت کنید که رختخواب خودش را ترجیح دهد.
کودک را بیرون بیندازید. اگر بیدار شدید و دیدید که کودک داخل رختخواب شما آمده است، وانمود کنید که هنوز خواب هستید و به سمت اوغلت بزنید. در حالی که ظاهرة هنوز خواب هستید، یک دست خودتان را به روی او بیندازید و یا اینکه لگد آرامی به او بزنید. اگر کودک بین شما خوابیده است، در این حالت، هر دو شما می توانید با هم به سمت کودک غلت بزنید و به این ترتیب جای او را تنگ کنید. اگر کودک کنار شما خوابیده بود، او را به کنار تخت برانید و او را به نرمی به لبه تخت فشار دهید.
پدر و مادری در این مورد از ما کمک می خواستند؛ زیرا هر کاری که می دانستند انجام داده بودند تا کودک نه ساله آنها در رختخواب خودش بخوابد. از او خواهش کرده بودند، به التماس و تنبیه متوسل شده بودند و سه بار دکوراسیون اتاق کودک را عوض کرده بودند. ما پیشنهاد کردیم که کودک را از رختخواب بیرون بیندازند که مؤثر واقع شد. ولی بعد کودک شروع به خوابیدن روی زمین کرد.
ما پیشنهاد کردیم که مادر در هنگام شب از رختخواب بیرون بیاید و وانمود کند که به طور اتفاقی روی کودک پا میگذارد (البته به آرامی). به تدریج کودک به این نتیجه رسید که خوابیدن در اتاق پدر و مادرش بسیار خطرناک است.
وانمود کنید که بی قرار هستید. «فشار دادن» همچنین زمانی که کودک شما را صدا کرده است و شما با کودک در رختخواب او خوابیده اید نیز مؤثر واقع می شود. یکی از دوستان ما تعریف می کرد که در دوران کودکی، والدین خودش را صدا می کرده است و یکی از آنها وارد رختخواب او می شده است تا دیگر از شیرها و ببرها نترسد. پدر یا مادر روی تخت او می افتادند و بلافاصله به خواب می رفتند، و سپس همانجا ولو می شدند، او را به دیوار فشار می دادند و بلند خرناس می کشیدند. به زودی او به این نتیجه رسید که ترسیدن از شیرها و ببرها، بهتر از خوابیدن با آنهاست!
به کودک جایزه بدهید.
کودک خود را به تنها خوابیدن تشویق کنید و به او جایزه بدهید، چه یک سیستم «رسمی» جایزه دادن را انتخاب می کنید و چه این کار را نمی کنید.
مشکلات شبانگاهی کودکان: از تحسین و تحت تأثیر قرار دادن کودک استفاده کنید.
حتما به کودک بگویید که چقدر به او افتخار می کنید و چه «پسر بزرگی» است که خودش تنها در رختخواب خودش می خوابد. در هنگام روز نیز او را بیشتر مورد توجه و نوازش قرار دهید. و از جایزه استفاده کنید. اگر کودک شما برای مدت طولانی کنارتان می خوابیده است، ممکن است مجبور شوید برای اینکه کودک به استقلال و عدم وابستگی کامل شبانه برسد، به او جایزه دهید.
با کمک کودک یک جدول تهیه کنید (که شکل آن می تواند شبیه تخت باشد) و برای شب هایی که تمام یا قسمتی از آن را در بستر خود به سر برده است، نمره تعیین کنید. برای جزئیات این کار به مقاله چگونه پاداش دهیم و چگونه از جداول استفاده کنیم؟ مراجعه کنید. پاداش هایی که می توانید در قبال تنها خوابیدن کودک به او بدهید، می تواند گذراندن شب با یک دوست، بردن تلویزیون به اتاق در بعدازظهر و یا خرید یک پوستر جدید برای اتاق کودک باشد.
اتاق کودک را دوست داشتنی کنید.
با این که لازم نیست اتاق کودک را کاملا تغییر دهید آن را برای کودک جالب کنید، به طوری که کودک نسبت به اتاقش احساس دلبستگی خاصی کند. یک راه ساده این است که از کودک بخواهید عکس هایی را از مجلات مختلف انتخاب و آنها را به دیوار آویزان کند. هنگام تغییر دکور اتاق، از کودک سؤال کنید که دوست دارد اتاقش را چه رنگی کند. کودک را به مغازه پارچه فروشی یا فروشگاه لوازم اتاق خواب ببرید. یا این که به کودک اجازه دهید از نمونه هایی که شما انتخاب کرده اید، یکی را انتخاب کند. با کودک در میان اتاق بنشینید و به یک آرایش جدید برای مبلمان اتاق فکر کنید.
مشکلات شبانگاهی کودکان: از افراد متخصص کمک بگیرید.
اگر راه حل های شما به نتیجه نمی رسد، اگر یکی از والدین از حل شدن مشکل جلوگیری می کند و یا اینکه خودتان ناخودآگاه به این عادت دامن می زنید تا از نزدیکی بین خودتان جلوگیری کنید، از یک متخصص ورزیده کمک بگیرید.
کودکانی که می خواهند با برادر و خواهرهایشان بخوابند
گاهی کودک می خواهد به جای خوابیدن با پدر و مادرش، در کنار برادر و خواهرهایش بخوابد. شاید خواهر و برادرها قبلا یک اتاق مشترک داشته اند و یا اینکه این کار، بهترین راه حل برای تنهایی بعد از منع شدن از خوابیدن در کنار پدر و مادر است
زیرا کودک به این نتیجه رسیده است که احتمال خوابیدن در کنار پدر و مادرش در حد صفر است). خوابیدن در کنار خواهر و برادرها ظاهرا راه حل خوبی به نظر می رسد و اغلب مهم نیست که خواهر و برادری که کودک به رختخواب او رفته بزرگ تر است یا کوچکتر، در اینجا چیزی که برای کودک مهم است این است که کسی باشد که بتواند شب را با او سپری کند.
با خواهر و برادرها در یک رختخواب خوابیدن، می تواند سریعا به صورت یک عادت درآید و نباید ترغیب شود. در درجه اول به این دلیل که کودکان باید یاد بگیرند که در هنگام خوابیدن به خودشان تکیه کنند. دوم این که خوابیدن با یکدیگر می تواند باعث تحریک تخیلات جنسی و بازی های جنسی بین خواهر و برادرها شود.
اگر کودکان شما عادت کرده اند با هم در یک رختخواب بخوابند، راه حل های زیر می تواند راهگشا باشد:
به آنها بگویید که همین حالا باید تنها بخوابند.
با لحنی قاطع و واقعی به کودکان بگویید که آنها هر کدام رختخواب مخصوص به خودشان را دارند و باید در آن بخوابند. تمام!
مشکلات شبانگاهی کودکان: در مورد ترسها و اضطراب های کودک با او گفتگو کنید.
اگر به نظر می رسد که کودک شما از تنها خوابیدن می ترسد، در مورد ترس هایش با او گفتگو کنید و بکوشید مشکلات او را حل کنید. در مورد ترس هایی که همچنان باقی می مانند، پیشنهادهای مقاله های بعد را به کار گیرید.
جایگزین های دیگری برای کودک فراهم کنید.
فراهم کردن یک هم خواب جایگزین (برای مثال یک عروسک پشمالو) یا یک هم اتاقی مثلا برادر با خواهر بزرگتر)، به کودک کمک می کند تا تنها خوابیدن را رفته رفته بپذیرد.
حیوان پشمی یا یک عروسک می تواند جایگزین مناسبی باشد تا کودک با استفاده از آن بدون اینکه «تنها» باشد، استقلال خود را کسب کند.
به کودکان اجازه دهید که در یک اتاق، ولی نه در یک رختخواب، بخوابند. این امر نیازمند نظارت برای جلوگیری از خوابیدن مجدد کودکان با یکدیگر است. بین کودکان آیفون یا واکی تاکی (بی سیم های مخصوص کودکان) بکشید تا بتوانند قبل از خوابیدن از اتاق های خود با یکدیگر صحبت کنند. و از جعبه شبانه که در بخش بعد پیشنهاد شده است، استفاده کنید؛ بدین ترتیب کودک تا هنگامی که به خواب رود، کاری برای انجام دادن خواهد داشت.
کودک را به تنها خوابیدن تشویق کنید.
مانند هر رفتار مطلوب دیگری، در این مورد نیز مهم است که این رفتار را با تشویق کردن تقویت کنید. کودک را برای تنها خوابیدن تحسین کنید. به او بگویید که چقدر به خود میبالید که او واقعا دختر بزرگی شده است. خواهر و برادرها را نیز تشویق کنید تا در این تحسین و تشویق، شما را همراهی کنند.
کودکان بزرگ تر ممکن است به روش های دیگر نیز پاسخ دهند. برای نمونه، بعد از موفقیت کودک در تنها خوابیدن، به او اجازه دهید که از یک دوست دعوت کند تا شب را با او بگذراند. یا اینکه ترتیب یک اردوی داخل خانه را بدهید، بدین صورت که کودکان یک شب در کنار همدیگر در کیسه خواب بخوابند. صبحانه را در رختخواب به آنها بدهید و یا اینکه روی زمین اتاق یک پیک نیک ترتیب بدهید.
مشکلات شبانگاهی کودکان: کودکانی که هنگام شب راه می روند.
کیا اور ان تخمین زده شده است که ده تا پانزده درصد تمام کودکان دست کم یکبار در کودکی در خواب راه رفته اند. بیشتر آنها این رفتار را ترک می کنند؛ ولی حدود دو درصد آنها تا هنگام بلوغ نیز این کار را ادامه می دهند. در خواب راه رفتن یا خوابگردی تظاهر بدنی یک خواب (منظور رؤیای شبانه است نیست و همچنین با مشکلات روانی یا تنش های عاطفی ارتباطی ندارد. زیرا حتی در هنگامی که کودک خواب می بیند نیز اتفاق نمی افتد. به نظر می رسد که این مسأله ارثی و خانوادگی باشد.
وقتی کودکی در هنگام شب راه می رود، چشم هایش باز ولی خیره و بیرون زده است و این طور به نظر می رسد که جایی را نمی بیند. این راه رفتن ها که بین چند دقیقه تا یک ساعت طول می کشد، معمولا ضرری ندارد، به جز این که کودکان (یا بالغینی) که بدون بزنند. مراقبت کسی در خواب عمیق در حال قدم زدن هستند می توانند به خودشان آسیب این بدان معناست که شما به عنوان پدر یا مادر، باید راه هایی را پیدا کنید که وقتی کودک در خواب راه می رود، به خودش آسیب نرساند.
این به معنای مجبور کردن و ترساندن کودک نیست، زیرا مجبور کردن و ترساندن کودک می تواند خطرناک تر از خوابگردی کودک باشد. در عوض، فکر خود را روی ترتیب دادن محیطی آرام و امن که در آن کودک آسیب نمی بیند و یا به کار بردن وسایلی که به سرعت، راه رفتن او در هنگام مناسبی پیشنهاد دهند. شب را مشخص کنند، متمرکز کنید. از کودکان بزرگ تر بخواهید که در این مورد، راه های
«هشدار دهنده هایی» ترتیب دهید.
اگر هدف شما این است که وقتی کودک راه می رود، هم کودک و هم خودتان بیدار شوید به در اتاق کودک زنگ آویزان کنید یا این که در اتاق کودک چشم الکترونیکی نصب کنید، تا هنگامی که کودک بلند می شود و شروع به قدم زدن می کند، زنگ به صدا درآید.
مشکلات شبانگاهی کودکان: راه بیرون رفتن را مسدود کنید.
نوجوان سیزده ساله ای را می شناختیم که یکبار هنگامی که خواب بود با لباس زیر از منزل بیرون آمده بود. او چنان از این کار نگران و پریشان شده بود که فردا یک کلاه کاسکت، یک صندلی و یک سطل آشغال را پشت در اتاقش گذاشته بود تا اگر مجددا از اتاق بیرون رفت، سروصدای تولید شده او را از خواب بیدار کند. خوشبختانه، این کار مؤثر واقع شد. در مورد کودکان کوچکتر، قفل را قدری بالاتر از حد معمول نصب کنید تا دست کودک نتواند به راحتی به آن برسد.
یا اینکه فنر یا کشی به در نصب کنید که کودک در اتاق محبوس نشود، ولی مجبور شود برای ترک اتاق کمی تلاش کند. بدین ترتیب، کودک مطمئنا هنگامی که تلاش می کند از اتاق بیرون بیاید، از خواب بیدار می شود و در عین حال، در هنگام خطر نیز می تواند از اتاق بیرون بیاید. توجه کنید که هرگز در را روی کودک قفل نکنید.
پیشنهاد زیر را به کار گیرید.
روش های کسب آرامش (به مقاله روش های کسب آرامشمراجعه کنید) را با تصور راه نرفتن همراه کنید. این روش را در جریان یک وضعیت آرام قبل از خواب (روز یا شب) تمرین کنید. هنگامی که کودک کاملا آرام گرفته است، از او بخواهید که تصور کند در رختخواب نشسته است و می خواهد شروع به خوابگردی کند، ولی درست زمانی که از جا بلند می شود، از خواب برمی خیزد. یا او را وادارید که تصور کند گرفتن دستگیره در باعث بیدار شدن او می شود. ابتدا صحنه را برای او شرح دهید و سپس از او بخواهید که صحنه را خودش تصور کند. او را وادارید که تصور کند چه احساس شادی و غروری به او دست می دهد و حتما موفقیت او را تحسین کنید.
در مورد بعضی از کودکان، تصور منفی بهتر عمل می کند. برای مثال، کودک را وادارید که تصور کند در خواب از رختخوابش بیرون آمده است و در حال پرت شدن از پله هاست و در این حال به خودش می گوید: «بایست! بایست! به رختخواب برگرد!»
تا حد امکان این صحنه را واقعی و ترسناک مجسم کنید. سپس از کودک بخواهید که صحنه را با تصور ذهنی خودش که سالم و آرام در رختخواب خوابیده است کامل کند.
مشکلات شبانگاهی کودکان: كاهش دفعات خوابگردی کودک را تحسین کنید و به او جایزه بدهید.
کاری کنید که کودک بداند وقتی دفعات خوابگردی او کمتر می شود، شما خوشحال می شوید: «جو، خوشحالم که این هفته فقط یک بار در خواب راه رفتی. خیلی خوبه! تو بالاخره جایزه رو بردی.» همچنین می توانید از جوایز و جداول «رسمی تر» استفاده کنید. اگر چنین کاری می کنید، به کودک، هم برای راه نرفتن و هم برای بیدار شدن در هنگام راه رفتن شبانه، نمره بدهید.
از دارو استفاده کنید.
اگر کودک شما همیشه در خواب راه می رود با پزشک متخصص اطفال مشورت کنید. گاهی، دارو می تواند الگوی خواب کودک را تغییر دهد.
کودکانی که در خواب حرف می زنند
بیشتر کودکان گاهی در خواب حرف می زنند. این مسأله، زمانی به صورت مشکل مطرح می شود که باعث بیداری اعضای خانواده شود. با این حال، اگر شما آن را مشکل تلقی می کنید، می توانید راه حل های زیر را امتحان کنید:
آن را نادیده بگیرید.
در بیشتر موارد هر چه به حرف زدن کودک کمتر توجه کنید، احتمال این که زودتر خاتمه پیدا کند بیشتر می شود. به صدا توجه نکنید و روز بعد اصلا اسمی از آن نبرید.
مشکلات شبانگاهی کودکان: مكان خوابیدن افراد را تغییر دهید. یا این که در را ببندید.
اگر حرف زدن کودک باعث ناراحتی افراد می شود، می توانید اتاق آنها را جدا کنید.
علت را جستجو کنید.
اگر به نظر می رسد که حرف زدن کودک در هنگام خواب در اثر هیجان بیش از حد است، سعی کنید، بازی های سنگین یا کتک کاری را قبل از خواب قدغن کنید. برنامه های تلویزیون را کنترل کنید تا کودک در اثر تماشای برنامه های آن بیش از حد تحریک نشود. بعد از یک روز پرحادثه، از روش های کسب آرامش استفاده کنید تا او را قبل از خواب آرام کنید.
به حرف های کودک گوش دهید و بعدا در مورد آنها گفتگو کنید.
گاهی کودک به این دلیل در هنگام خواب حرف می زند که مضطرب یا نگران است. سعی کنید که به حرف هایی که او می زند، خوب گوش کنید و به طور اتفاقی فردای آن شب شروع به گفتگو در مورد آن موضوع کنید.
کودکانی که دچار وحشتهای شبانه می شوند.
کابوس با وحشت های شبانه تفاوت دارد. برخلاف کابوس، وحشتهای شبانه رؤیاهای ترسناک و یا خواب دیدن نیست. بلکه تصور می شود که این حالت نمایانگر عدم تكامل الگوی خواب است؛ که در آن، کودک در انتقال از مرحله خواب عمیق به خواب سطحی مشکل دارد. گاه کودکی که دچار وحشت های شبانه می شود، ممکن است آن را به یاد نیاورد. این حالت می تواند برای والدین آنها بسیار ترس آور باشد.
در چنین حالتی کودکان جیغ می زنند یا هق هق میکنند و به این سو و آن سو می روند، در خانه شروع به دویدن می کنند، دیگران را صدا می زنند و در این حال، چشم هایشان بدون اینکه جایی را ببیند باز و گشاد است و گوش های آنها واضحا حرف های آرام بخش شما را نمی شنود. شما در جریان یک وحشت شبانه نمی توانید کار زیادی انجام دهید. تنها باید در مقابل آن صبور باشید و به یاد داشته باشید که این حالت در اثر فشارهای روحی ایجاد نمی شود و هیچ اثر پایداری روی کودک نخواهد داشت.
مشکلات شبانگاهی کودکان: کودک را آرام کنید.
کودک را نگاه دارید او را آرام کنید و صورتش را یک هوله سرد بشویید. با این کار احساس می کنید که کار مفیدی برای کودک انجام می دهید. رفته رفته حالت خیره و بهت زده چشمان کودک از بین می رود و کودک شروع به بازگشت به دنیای واقعی و توجه به این که در اطراف او چه می گذرد می کند.
برنامه خواب را منظم کنید.
برای اینکه به کودک کمک کنید که الگوی خواب بهتری داشته باشد، اطمینان حاصل کنید که او یک برنامه منظم خواب دارد و به اندازه کافی استراحت می کند.
با یک متخصص مشورت کنید.
با این که وحشتهای شبانه معمولا اهمیت چندانی ندارند، احتمال کمی وجود دارد که ناشی از اختلالات عصبی باشند. برای اینکه این احتمال رد شود این حالات وحشتهای شبانه) و همچنین کابوس ها بسیار آزار دهنده را با پزشک خود در میان بگذارید. به علاوه، اگر دفعات این حالات زیاد باشد، ممکن است پزشک تصمیم بگیرد نوعی دارو (که به دقت تنظیم می شود) تجویز کند.
مشکلات شبانگاهی کودکان: کودکانی که دچار کابوس هستند.
کابوس ها، برخلاف وحشتهای شبانه، می توانند هم برای کودکان و هم برای والدین آنها بسیار وحشت زا باشند و اغلب ناشی از احساس ناامنی، اضطراب، ترس یا نگرانی هستند. این حالات واکنش های شایع و طبیعی ترس، نسبت به رؤیاهای ترسناک، هستند که معمولا در حدود سه سالگی آغاز می شوند و اوج آنها بین چهار تا شش سالگی است. دختران تا حدی دیرتر از پسران به آن دچار می شوند.
براساس مطالعاتی که در سال ۱۹۵۹ توسط لاپوز و مانک انجام شده است، بیست و هشت درصد کودکان شش تا دوازده ساله کابوس های شبانه دارند. در حدود ده سالگی، دفعات این خواب های بد زیاد می شود و سپس مجددا افت میکند. کابوس ها از جهات دیگری نیز با وحشت های شبانه تفاوت دارند: کودک ممکن است عرق کند، جیغ بکشد و نفس نفس بزند؛ در چنین حالتی می توان سریعا او را از خواب بیدار کرد، و معمولا دست کم تا حدی، خوابی که دیده است را به یاد خواهد آورد.
کابوس ها می توانند در اثر بیماری یا درد، هیجان بیش از حد، ترس، اضطراب، برنامه های خشن تلویزیون و یا کم توجهی والدین نسبت به کودک ایجاد شود. با اینکه معمولا کودک نمی تواند دقیقا بگوید چه چیزی او را آزار می دهد، شما می توانید از روی رفتار او و گفتگو با او، سرنخ هایی به دست آورید. علت هر چه باشد، این امر صحت دارد که کودکان مضطرب، نگران و یا کودکانی که احساس ناامنی می کنند، بیشتر کابوس می بینند.
کودک را آرام کنید و به او اطمینان خاطر بدهید.
معمولا بیشترین کاری که والدین می توانند برای کودکانی که دچار کابوس می شوند انجام دهند، این است که او را بیدار و آرام کنند و به او اطمینان خاطر بدهند که همه چیز امن و امان است». کودک را در آغوش بگیرید و نوازش کنید ولی زیاد در مورد کابوس حرف نزنید و مسأله را بزرگ نکنید؛ زیرا ممکن است یاد بگیرد با استفاده از این روش جلب توجه کند. همچنین مهم نیست که در این هنگام، درباره موضوع کابوس صحبت کنید. نشان داده اند.
از هیجان بیش از حد جلوگیری کنید.
تمام کودکان باید قبل از خواب آرام بگیرند و بنابراین خوب است که قبل از خواب به کودکان اجازه تماشای برنامه های تحریک آمیز یا ترسناک تلویزیونی را ندهیم، برای آنها داستانهای ترسناک تعریف نکنیم و یا اینکه به آنها اجازه فعالیت بدنی زیاد را ندهیم. با این که تحقیقات، ارتباط بین تلویزیون و کابوس های شبانه را ثابت نکرده است، اما تجربه بسیاری از والدینی که ما می شناسیم نشان می دهد که محدود کردن تماشای برنامه های تلویزیون، در این مورد مؤثر واقع می شود.
مشکلات شبانگاهی کودکان: در مورد مشکلات، ترسها و نگرانی های کودک با او گفتگو کنید.
با استفاده از نکاتی که از حرف ها و پاسخهای کودک در می یابید، سعی کنید زمینه های اصلی ناراحتی کودک را پیدا کنید در جریان روز در مورد کابوس های کودک با او صحبت کنید و بکوشید ترسها و نگرانی های او را از بین ببرید. همچنین دور اندیش باشید و سعی کنید به تدریج کودک را برای حوادث رنج آور آماده کنید. مثلا می توانید او را بعد از یک سفر و یا تعطیلات، به مهدکودک ببرید؛ تا رفتن به مهد کودک برای او کمتر تنش زا شود. معمولا ترس های کودکان به دلیل بی اطلاعی آنهاست.
در مورد کابوس های تکراری، وارد عمل شوید.
اگر کودک یک کابوس را مرتبا می بیند، ممکن است از مسأله خاصی رنج می برد. او را تشویق کنید در مورد کابوس ها صحبت کند و در روشنایی روز آن را به صورت یک تأتر که البته پایان خوشی دارد نمایش دهید.
تدابیری به آنها بیاموزید.
در مورد کودکان بزرگ تر، این احساس که وسیله ای برای دفاع در مقابل کابوس ها دارند، اغلب مفید واقع می شود. کودک خردسالی را می شناختیم که همیشه زره اش را با خودش به رختخواب می برد تا در مقابل اژدها و غولها محافظت شود. کودک دیگری با روشن گذاشتن یک چراغ رنگی احساس امنیت می کرد. شلی، دختر هشت ساله ای بود که وقتی با دعای ویژه ای از خدا می خواست که از او در مقابل شیرها و ببرها محافظت کند، خواب های ترسناک کمتری می دید.