• در نرکشی زنبور نر از تخم های بارور نشده به وجود می آید.
• ملکه و زنبورعسل کارگر از تخم های بارور شده به وجود می آیند.
• زنبور ملکه و کارگر می توانند تخم نر بگذارند.
• تنها ملکه می تواند تخم ملکه و نر بگذارد.
• ملکه معمولا در ماه های به خصوصی از سال یعنی از اسفند تا خرداد تخم نر می گذارد.
• کارگران حدود ۵ هفته یا کمی بیشتر پس از بی ملکه شدن تخم نر می گذارند.
• گذاشتن تخم نر در ماههای ذکر شده در بالا به وسیلهی ملکه، امری است طبیعی
• نرزایی به وسیله کارگران در هر زمان غیرطبیعی است.
• ملکه خارج از زمان گفته شده در بالا معمولا تخم نر نمی گذارند.
• کارگران برای نرزایی محدودیت زمانی به خصوص ندارند.
• گذاشتن تخم نر به وسیله ملکه طبق نیاز جمعیت و امری غریزی است.
• گذاشتن تخم نر به وسیله کارگران وضعیتی است اتفاقی، اجباری، اضطراری و به هر حال غیر طبیعی
• تولید نر به وسیله ملکه به جمعیت امکان ادامه زندگی میدهد.
• تولید نر به وسیله کارگران معمولا اعلام پایان زندگی جمعیت است.
ملکه زنبورعسل پس از پایان دوره زمستانی معمول از اسفند اولین تخمهای نر را می گذارد و زنبورهای نر در فروردین یا اوایل اردیبهشت متولد و از این زمان به بعد در کندوها دیده میشوند.
زنبورهای نر بر خلاف کارگران مجازند به هر کندویی که مایلند بروند بدون آن که سربازها مانع ورودشان گردند. مجاز بودن رفت و آمد نرها به کندوهای زنبورعسل مختلف یکی از بزرگترین اشکالات زنبورداری است که باعث انتقال بیماری به دیگر کندوها می شود.
در خرداد و تیر تعداد نرهای هر کندو به حداکثر می رسد. تعداد متعادل برای هر کندو حدود ۵۰۰ زنبور نر حساب میشود ولی اغلب بیش از اینها شده. به ۳۰۰۰ عدد و بیشتر هم می رسند که برای زنبوردار به هیچ وجه جالب نیست چون در هیچ یک از فعالیتهای شهدآوری شرکت نمی کنند.
زنبورهای نر بسیار پرخور بوده و از آن جایی که خودشان معمولا عسل را از سلولهای شانها بر نمیدارند عده ای از زنبورها مأمور تغذیه آنها هستند. در نتیجه تعداد نه چندان کمی از زنبورهای کارگر مشغول خدمت به آنها شده و از کار اصلی خود که آوردن شهد به کندوها باشد باز می مانند.
تنها کاری که نرها می توانند انجام دهند و برای آن نیز درست شده اند جفت گیری با ملکه های باکره است که پس از رسیدن به سن بلوغ یعنی ۱۲ روز پس از تولد آمادگی برای این کار پیدا می کنند. از اوایل مردادماه قدرت جمعیت ها رو به کم شدن است. در حالت عادی جمعیتها دیگر ملکه ای تولید نمی کنند تا نرها با آنها جفت گیری کنند. به این طریق وجودشان بی فایده می گردد.
از این تاریخ به بعد کارگران نرها را به صورت موجوداتی مفت خور و مزاحم نگاه می کنند که اگر اجازه ادامه زندگی داشته باشند قسمت اعظم عسل های ذخیره شده در زمستان باید صرف تغذیه آنها گردد که از نظر اقتصادی به ضرر کارگران تمام خواهد شد.
به همین دلیل زنبورهای کارگر اغلب از اواسط مرداد ماه مانع ورود زنبورهای نر به کندوهایشان می گردند. اسرار و سرسختی نرها برای ورود به داخل کندو آن قدر ادامه می یابد تا از گرسنگی در کنار سوراخ پرواز و یا نزدیکیهای آن تلف می گردند. این وضع را در زنبورداری نرکشی زنبوران نامیده اند.
نرکشی زنبوران معمولا تا اوایل شهریور ماه در تمام جمعیت های زنبورستان پایان می یابد و همزمان سال زنبورها نیز پایان می یابد. اول شهریور ماه، عملا شروع نوروز آغاز سال تازه ای است برای زنبورها. طبق گزارش های رسیده در بعضی از نقاط ایران مرکزی و شمالی به دلیل زود تمام شدن شهد و گل در طبیعت، نرکشی زنبوران در تیر و حتی خردادماه نیز دیده میشود.
این وضع به زنبوردار صدمه می زند. تصور میکنم زنبوردار با استفاده از تقویم زنبورداری که خود از سالهای قبل ترتیب داده پیش از آن که شهد و گرده گل در منطقه ای که کندوها در آنجا قرار دارند کاملا تمام شود و زنبورها وادار به نر کشی شوند، کندوهایش را به نقطه ای دیگر با شهد فراوان کوچ میدهد تا از نر کشی زودرس جمعیت ها جلوگیری کند.
پس از نرکشی زنبوران جمعیتها زمستان را همیشه بدون نر می گذارند از اواخر بهمن و اوایل اسفند ملکه به هر تعدادی که مورد نیاز جمعیت باشد تخم های نر می گذارد.