ترس از فضاهای کوچک یا بسته (کلاستروفوبیا) در بزرگسالان هم معمول است و اغلب در تجربیات دوران کودکی آنها ریشه دارد. گاهی ترس کودکان از مکان های بسته دارای علت های کاملا واضح هست، برای نمونه، گیر کردن داخل یک آسانسور برای چندین ساعت و یا بستن کودک بر روی تخت عمل جراحی؛ اما معمولا این نوع ترس ناشی از انباشتگی اتفاقات کم اهمیت تر در طول زندگی هر فرد است.
مراقب بروز اولین علایم کلاستروفوبیا در فرزندتان باشید تا مانع از دایمی شدن آن شوید. از این علامت ها می توان به اضطراب در سوار شدن به آسانسور، نشستن در صندلی عقب اتوبوس، ماندن در یک اتاق در بسته و زدن ماسک به چهره اشاره کرد (به ویژه، هنگامی که با وجود حضور سایرین، مضطرب باشد.). راه های زیادی برای جلوگیری از گسترش این نگرانی ها وجود دارند:
احساس کودک را دریابید.
اگر فرزندتان در مکانهای کوچک یا محدود، ناراحت به نظر می آید، احساسش را جویا شوید. از قول او حرف نزنید و احساس خاصی را به او القا نکنید. اگر احساس گیجی، گیر افتادن، هراس، عرق کردن و خیس شدن می کند، توضیح دهید که این احساسات نشانه هایی از ترس هستند و هیچ مشکل بدنی وجود ندارد.
مهارت هایی را برای غلبه بر ترس کودک آموزش دهید.
با ما برنامه ای را با آموزش روش های کسب آرامش شروع کنید (بخش ۲۰۱۰ را ببینید)، سپس برای از میان بردن ترس، راههای زیر را به کار ببندید.
به کودک نشان دهید چه طور در مواقعی که احساس برافروختگی وعرق میکند، خودش را خونسرد نگه دارد. به او بگویید که لباس هایش را کمتر کند، پنجره را باز کند، خودش را باد بزند و یا صورتش را با آب خنک بشوید. اگر احساس می کند که نمی تواند به راحتی تنفس کند، روش تنفس آرام و عمیق با دهان نیمه باز را به او بیاموزید.
کنترل صحیح تنفس به او اطمينان خواهد داد که در حال خفه شدن نیست. از و از کودک بخواهید چشمانش را ببندد و وانمود کند که در ساحل دریا، در یک دشت پر از گل، یا حتی در یک جشن تولد نشسته است. سپس به اعمالش در آنجا بیندیشد. این رفتار باعث می شود احساس حبس بودن را فراموش کند.
در موقعیت های واقعی تمرین کنید.
اکنون، با استفاده از دو روش بالا بکوشید در موقعیت های حقیقی با ترس، مبارزه کنید.
نخست یک اتاق بزرگ را انتخاب کنید و درهای اتاق را باز کنید. سپس با پیشرفت کودک درها را ببندید و یا به اتاقی کوچک تر بروید. با استفاده از دو مهارت یاد شده در بالا، مکان را آنقدر کوچک کنید تا کودک بتواند به راحتی فضای یک کمد را تحمل کند. انتظار پیشرفتی سریع را نداشته باشید. جمعیت ساکن در اتاق را افزایش دهید.
راه دیگر آن است که به جای کوچک کردن اتاق، با افزایش تعداد افرادی که اتاق را اشغال کرده اند، همان اثر را ایجاد کنید. برای مثال، بگذارید فرزندتان به تنهایی بر روی صندلی عقب ماشین بنشیند. وقتی اضطراب او کمتر شد، اجازه دهید یک نفر دیگر و پس از مدتی نفر سوم در کنار کودک بنشیند (به طوری که کودک، در میان آن دو نفر نشسته باشد.)
همین برنامه برای ترس از آسانسور هم موثر است. بدین معنا که کودک ابتدا با دو نفر، سپس سه نفر، چهار نفر و… سوار آسانسور شود. در تمامی لحظه ها استفاده از مهارتهای غلبه بر ترس و کنترل تنفس و کسب آرامش را به کودک یاد آوری کنید.
برای رفع ترس کودکان از مکان های بسته به کودک بیاموزید تا احساساتش را کنترل کند.
اگر کودک از محدود بودن یا خفه شدن می ترسد، از مجموعه مراحل زیر استفاده کنید.
پوشاندن صورت. فهرستی از پوشش های صورت را که کودک بتواند آنها را تحمل کند، تهیه کنید. با یک عینک آفتابی کار را آغاز کنید. سپس به تدریج، از ماسک های اسباب بازی بهره گیرید. از او بخواهید تا زمانی که می تواند این پوشش ها را بر روی صورتش تحمل کند و بکوشید به تدریج، این زمان را افزایش دهید. تشویق را فراموش نکنید!
وحشت کودکان از دندانپزشکان اغلب به علت ترس از خفگی است. اگر در مورد فرزند شما نیز چنین است، به صورت زیر عمل کنید. با یک آینه کوچک به کودک کمک کنید تا دندان هایش را ببیند. سپس در حالی که دهانش را با یک انگشت می کشید، دندان هایش را معاینه کنید. یک میله انعطاف پذیر در زیر زبان کودک، می تواند نقش لوله مکش را بازی کند. به او بگویید که در این وضعیت صحبت کند. او متوجه خواهد شد که با دهان باز و وجود چند وسیله دندان پزشکی در دهانش، باز هم می تواند ارتباط برقرار کند. مراقب باشید کودک خسته نشود.
قبل از آنکه کودک را نزد دندان پزشک ببرید، موضوع را برای پزشک شرح دهید، او نیز به شما کمک خواهد کرد.
برای غلبه بر ترس کودک، با او بازی کنید. بعضی از کودکان، تحمل نشستن در بغل کسی را ندارند. آنها دوست ندارند از نظر بدنی کنترل شوند. اگر فرزند شما چنین است، کمی با او کشتی بگیرید و بگذارید شما را بر زمین بزند. به تدریج، بکوشید در برابر تلاش های او مقاومت کنید و حتی کمی او را تحت فشار قرار دهید. همیشه علت این نوع تمرین را برای کودک شرح دهید. بگویید که قصد ندارید او را عذاب دهید، بلکه می خواهید در حل و رفع مشکلش به او کمک کنید.