شکارچی های زنبورعسل – موشها
در فصل پاییز معمولا موشها از لانه های مزرعهای خود به سوی ساختمان ها و مکان های دیگری که بتوانند لانه های خوب و محکم بسازند و با اطمینان در آنجا زمستان گذرانی کنند، مهاجرت می کنند. موش ها که از شکارچی های زنبورعسل هستند که اغلب در شان ها و کندوهای انبار شده لانه می سازند و نه تنها هر ساله به وسایل انبار شده زنبورداری خسارت هنگفتی می رسانند، بلکه در پاییز ممکن است به درون کندوها رفته و در کلنیهای فعال زمستان گذرانی کنند.
معمولا پس از تشکیل خوشه زمستانی توسط زنبورها، فضای زیادی از کندو خالی می ماند. زنبورهای موجود در یک خوشه زمستانی قادر نیستند از آن جدا شوند تا از همه فضای کندو محافظت کنند.
موش ها از این فرصت استفاده می کنند و پس از ورود به کندو، قسمتی از شان را جویده، لانهای با برگ و مواد عایق دیگر می سازند. در زمان گرم شدن هوا و شروع حرکت زنبورها، حصار لانه، محافظ خوبی در مقابل حمله زنبورهاست و مانع بیرون راندن موشها از کندو می شود. ظاهر موشها آموخته اند که در زمان فعالیت کلنی، بی حرکت و غیر فعال باقی بمانند.
در بهار یک موش ماده ممکن است قبل از خروج از کندو، تمام بچه هایش را بزرگ کرده باشد. بخاطر جلوگیری از خسارت موش ها، باید آنها را مسموم کرد. این کاری است که در هر پاییز باید تکرار شود. هیچ روش دیگری برای جلوگیری از خسارت موشها مؤثر واقع نمی شود.
کاهش ارتفاع دریچه پرواز کلنی با استفاده از یک لایه چوبی به طوری که تنها ۷ میلی متر برای عبور زنبورها باقی بماند نیز یک روش موثر برای بیرون نگاه داشتن موش ها از کندوها است. اما موش ها آموخته اند که راهشان را با جویدن باز کنند. پرنده ها و حیوانات دیگر می توانند دریچه ورودی یا محافظ چوبی کندو را به خاطر یافتن غذا حرکت دهند. این کار سبب به وجود آمدن راه ورودی برای موش ها می شود.
در هوای مناسب که زنبورها قادر به حرکت و پرواز باشند، به محض ورود یک موش بخت برگشته به کندو، آن را با چند نیش از پا در می آورند، ولی جسد موش برای آنها مشکل ساز می شود، زیرا قادر به حمل آن به خارج از کندو نیستند و اگر به همان حال رهایش کنند، ظرف یکی دو روز متعفن شده و بوی آن زنبورها را ناراحت می کند. در این حالت تعداد زیادی از زنبورها جسد موش را مومیایی می کنند و با این کار از فساد و تعفن آن جلوگیری می کنند.
شکارچی های زنبورعسل – جوجه تیغی
جوجه تیغی ها چندان ضرری برای کلنی های زنبور عسل ندارند، ولی پرسه زدن های شبانه آنها و حیوانات دیگری نظیر گورکن یا خرسک (badger) ممکن است بیشتر کلنیها را به حالت گوش به زنگ و تدافعی در آورد. به همین دلیل می توان حدس زد که چرا بعضی از کلنیها در یک مکان، از خود ملایمت بیشتری نشان داده، ولی موقعی که به مکان دیگری برده می شوند، وحشی و غیر طبیعی می شوند. زنبورهای مرده یا در حال مرگ که در اثر سرما یا مریضی در بیرون از کندو می افتند، غذای آماده ای برای جوجه تیغی و خرسک هستند.
شکارچی های زنبورعسل – خرس
این حیوان، از قدیم به عنوان دشمن عسل و زنبوردار شناخته شده است. خرس برای دستیابی به عسل از نیش خوردن نمی ترسد، زیرا لایه چربی موجود در زیر پوست وی، اثر نیش را خنثی می کند. به هرحال برای این که بتواند با خیال راحت، غذای مورد علاقه خود؛ یعنی، عسل را بخورد، کندو را با دو دست از زمین بلند میکند و به طرف رودخانه می برد و سپس کندو را در آب فرو می کند و منتظر می ماند تا همه زنبورها بمیرند.
آنگاه کندو را باخیال راحت از زیر آب بیرون می آورد و به خوردن عسل مشغول می شود. بنابراین خرس آفت و دشمن زنبور، زنبوردار و کندوهاست. اما زنبورداران عزیز باید حساب آقا خرسه را از دیگر آفات جدا کنند و مبادا آنکه به خاطر مقداری خسارت برای کشتن خرس اقدام کنند، زیرا جمعیت این حیوان در کشور ما به خاطر شکار آن توسط افراد سودجو بسیار کم شده و به همین علت خرس جزء حيوانات محافظت شده محسوب می شود.
شکارچی های زنبورعسل – پرندگان
مرغ و خروس خانگی مشکلی برای زنبوران عسل به وجود نمی آورند و علاقه ای هم به خوردن زنبورها یا عسل ندارند، ولی پرندگان پروازی با شکار زنبورها در هوا، کلنیها را تهدید می کنند. چلچله ها و پرندگان دیگر که به شکار حشرات در حال پرواز عادت دارند، افت بزرگی محسوب می شوند، به طوری که در روزهای گرم تابستان، تعداد زیادی زنبور و ملکه باکره را شکار می کنند.
پرندگان دیگر که چابکی و زرنگی کمتری دارند، در کنار تخته پرواز کلنیهای ضعیف می نشینند و زنبورهای آماده پرواز یا فرود را شکار می کنند. سبزقبا که پرنده زنبورخوار کوچکی است، با پروبال سبز و گلوی آبی و طوق سینه ای سیاه، شناخته می شود.
این پرنده معمولا به صورت دست جمعی به زنبورستان ها حمله می کند و آن قدر زنبور می خورند تا سیر شوند و ساعتی بعد دوباره این کار را تکرار می کنند. سبزقبا بیشتر در نقاط گرم و خشک ( جنوب و جنوب شرقی) ایران یافت می شود. زنبورخوار گلوخرمایی که بزرگ تر از سبزقبا است، فاقد طوق سیاه در زیر گلو است، ولی گلوی خرمایی رنگ و شاهپرهای بلند وسطی دم، علایم شناسایی این پرنده است. این زنبورخوار نیز خسارات زیادی در بیشتر نقاط ایران به بار می آورد.
روش مبارزه با پرندگان
بهترین راه مبارزه با پرندگان، استفاده از تفنگ ساچمه ای است. در عین حال استفاده از سموم شیمیایی و طعمه گذاری نیز مرسوم است. از پرندگان شکاری؛ مثل، شاهین نیز به عنوان روش مبارزه بیولوژیکی می توان استفاده کرد.
شکارچی های زنبورعسل – زنبوران خرمایی
این زنبورها از خانواده Vespidae و از جنس Vespa هستند که رنگ آنها خرمایی است و از زنبوران عسل بزرگ ترند. این حشرات دارای دست و پای بلند و قطعات دهانی جونده قوی و دندانه دار هستند، به طوری که با حرکت افقی آرواره ها، سر زنبور عسل را از بدنش جدا می کنند.
این زنبوران معمولا لانه خود را در نزدیکی کندوها ساخته و برای تغذیه و پرورش نوزادان خود، از زنبوران عسل به عنوان مطمئن ترین منبع غذایی آماده استفاده میکنند. بعضی از انواع آنها به زور وارد کندو شده و با مقداری عسل خارج می شوند. اما گاهی زنبوران عسل به طور دسته جمعی به آنها حمله ور شده و بانیش زدن سبب مرگشان می شوند.
روش مبارزه
بهتر است دریچه پرواز کندوها را کوچک کنیم تا زنبوران محافظ بتوانند به راحتی از ورود سریع و ناگهانی زنبوران خرمایی جلوگیری کنند. همچنین با دنبال کردن مسیر پرواز آنها در هوا و کمی جستجو در اطراف زنبورستان، میتوان محل لانه آنها را پیدا کرد و شب هنگام با یکی از سموم حشره کش به نابودی آنها اقدام کنیم
آفت کشها (سموم آفتکش)
در بیشتر کشورها مسئله سموم آفتکش برای از بین بردن شکارچی های زنبورعسل بسیار بحث برانگیز شده است. امروزه تنها درصد کمی از مردم، غذای همه ما را تولید می کنند و این تنها با کاربرد تکنولوژی پیشرفته کشاورزی در افزایش تولیدات و بهره برداری موثر از اراضی مزروع سموم آفتکش مسئله بغرنجی از کشاورزی جدید محسوب میشود.
یک نظام کشاورزی پیشرفته، ظاهرا بدون کاربرد مواد شیمیایی برای کنترل آفات بیماری هایی که مقدار زیادی از محصول را از بین می برند، غیرممکن و بی نتیجه است. از طرفی بیشتر زارعین و مؤسسات کشاورزی در استفاده از زنبور عسل هم فکر و هم عقیده اند و ارزش آنها را در کشاورزی امروز می دانند. در نظام کشاورزی با تولید محصول زیاد به روش تک کشتی، بدون وجود زنبور عسل، محصولی تولید نمی شود. در حالی که کشاورزان میتوانند احتیاطات لازم را برای محافظت از زنبوران عسل در مقابل اثرات سوء آفتکش ها انجام دهند، معمولا به علت نا آگاهی از خطرات کاربرد بی رویه سموم گیاهی، به ندرت احتیاط کاری می کنند.
زارعین معمولا به دنبال کارهای کشاورزی و افزایش تولید محصول بوده و با استفاده مکرر از سموم آفتکش برای دیگران ناراحتی و زحمت به وجود می آورند. از آن جا که زنبور عسل در مقابل اکثر سموم آفت کش، آسیب پذیر بوده و از طرفی وجود کلنیهای زنبور عسل در داخل یا نزدیکی باغات و مزارع برای گرده افشانی و افزایش تولید محصول ضروری است، لذا آشنایی کشاورزان با اثرات سموم روی زنبور عسل و انجام اقدامات پیشگیرانه و حفاظتی بسیار اهمیت دارد.
وقتی متعاقب استفاده از سموم آفت کش، تلفات زنبوران عسل را مشاهده می کنیم؛ مثل، وجود تعداد زیادی زنبور مرده در جلوی سوراخ پرواز کندو، ضرورت دارد که موضوع را سریعا به کشاورزان، مدیریت کشاورزی و اتحادیه زنبورداران محلی اطلاع دهیم. این کار سبب هوشیاری آنها و توجه به مسئله و خطرات کاربرد سموم آفت کش خاص می شود.
مهم ترین اقدام پیشگیرانه زنبورداران در مقابل خطرات آفت کش ها، این است که درباره عملیات کشاورزی منطقه خود تا حد امکان اطلاعات دقیقی به دست آورند و در واقع خود را با زارعين هماهنگ کنند. اگر برنامه سمپاشی در پیش باشد، اقداماتی از قبیل بستن درب کند و قبل از سپیده دم و یا بهتر، انتقال کندوها به منطقه ای امن و سالم را می توان انجام داد. بیشتر تلفات ناشی از کاربرد سموم آفتکش در نتیجه سمپاشی در شعاع ۸۰۰ متری کندو یا زنبورستان اتفاق می افتد، زیرا زنبوران کارگر معمولا در شعاع مزبور پرواز کرده و شهد و گرده گل جمع آوری می کنند. دراین زمینه زارعین نیز با انجام چند کار می توانند به زنبورداران کمک کنند.
- انتخاب سموم آفت کش مناسب و بی خطر برای زنبورها.
- استفاده از مقدار مناسب (دز صحیح) سم.
- استفاده از سموم دانه ای که نسبت به سموم مایع برای زنبوران کم خطرتر است.
- سمپاشی قبل یا بعد از زمان گلدهی محصولات کشاورزی که این کار از نظر اصول صحیح مبارزه با آفات نیز توصیه می شود.
- سمپاشی در صبح زود یا شب که در این اوقات زنبورها غیر فعال هستند.