خام گیاه خواری و ترس مردم از آن سابقه طولانی دارد و علل متعددی بر آن می توان شمرد که بعضی از آن ها در عصر حاضر منتفی شده اند در صورتی که برخی دیگر هنوز برجا هستند.
علل اصلی ترس از خام گیاه خواری
ا- در گذشته پزشکان مردم را اکیدا از خوردن سبزی و میوه خام منع می کردند چون این مواد اغلب آلوده به میکروب های خطرناک یا تخم انگل بودند و اغلب باعث بیماری های خطرناک مانند حصبه، دیسانتری و غیره می گشتند و چون در آن زمان هنوز میکروب کشف نشده بود پزشکان علت به وجود آمدن این بیماری ها را نمی دانستند و همین قدر به تجربه دریافته بودند که پختن یا به عبارت دیگر جوشاندن آن ها، رفع خطر را از آن ها می نمود. به این جهت گناه را به جای این که متوجه آلودگی سبزی و میوه بدانند به گردن خام بودن آن می انداختند.
امروزه که حقیقت امر بر ما آشکار است و از طرف دیگر می دانیم چه مواد حیاتی ارزنده ای در سبزی و میوه تازه و خام نهفته اند که با جوشاندن و پختن از بین می روند دلیلی برای ترس از مصرف آن ها باقی نمی ماند. زیرا می توانیم آن ها را با وسایل مخصوص به هر مورد به آسانی از آلودگی پاک ساخته خطر ابتلا به بیماری های نام برده بالا را از آن ها به هر مورد به آسانی از آلودگی پاک ساخته و خطر ابتلا به بیماری های نام برده بالا را از آن ها دور کنیم.
۲- علت دیگر ترس مردم از خام گیاه خواری این بود که اغلب میوه را فقط به عنوان دسر و با شکم پر صرف می کردند و در نتیجه اغلب سنگینی در معده خود احساس می نمودند که آن را نیز به حساب خام بودن میوه می گذاشتند در صورتی که اگر همین میوه یا سبزی را پیش از غذا می خوردند این سنگینی معده در کار نبود.
۳- علت دیگر ترس مردم از خام گیاه خواری به ویژه برای مردم متمدن فرصت محدود برای جویدن است چون از طرفی غذای خام به ویژه سبزی حجم بیشتری از غذای پخته دارد و از طرف دیگر چون سبزی خام سفت تراز سبزی پخته است دو چندان جویدن می خواهد ولی این مسئله اگرچه به نظر مشکل می نماید ولی در حقیقت بسیار ساده و قابل حل است چون اگر ساعت هایی را که در شبانه روز برای امور بیهوده و حتی گاه زیان آور مانند قمار یا صرف نوشابه های الکلی و غیره از دست می دهیم حساب کنیم خواهیم دید که مسلما اگر نیم ساعت بیشتر سر سفره نشسته از سبزی های تازه و جان بخش نوش جان کنیم چندان عمر خود را تلف نکرده ایم.
۴- چون مردم از آغاز زندگی غذای پخته خورده اند ذائقه شان سخت به آن عادت کرده و غذای خام در مقابل پخته بی مزه جلوه می کند ولی چنان چه تصمیم جدی به خام گیاه خواری بگیریم به عبارت دیگر اگر ایمان به فواید خام گیاه خواری برای ما پیدا شد و آن را آغاز کردیم پس از دو سه هفته ذائقه ما برگشته و نه تنها به طعم آن عادت می کنیم و این مشکل زود آسان می شود بلکه پس از مدتی غذای پخته به ذهن مان بی مزه و نامطبوع می آید تا جایی که بو و طعم یک بشقاب سالاد از سبزی های تازه و معطر را به یک بشقاب قرمه سبزی ترجیح خواهیم داد.
تبدیل و تغییر عادت برای آنان که اراده قوی دارند کاری است آسان ولی برای اکثریت مردم که سست اراده اند نه تنها آسان نیست بلکه بسیار دشوار است و آن ها را به شدت نا آرام می سازد، همین است که شیخ اجل می فرماید: ترک عادت موجب مرض است.
نظری به اطراف بیاندازیم و اشخاص فربه را که می خواهند وزن کم کنند ببینیم که از خودداری و امساک چه رنجی می برند و بالاخره هم طاقت نیاورده اغلب روزه را می شکنند و بدین ترتیب در برابر نفس اماره و عادت دیرین شکست می خورند.
ما در این جا روشی را ارائه و توصیه می کنیم که دراین قبیل اشخاص باعث ایجاد اراده می شود و آن ها را خیلی ساده و زود از عادت دیرین برکنده به عادت نوین می کشد هم چنان که داروی تلخ و بد بویی را که بیمار قادر خوردن آن نیست در کپسولی پنهان کرده بدون زحمت به خوردش می دهیم.
این تغییر خو بی نهایت ضروری است و با زندگی ما سر و کار دارد چون بشر متمدن در محیطی آلوده با انواع سموم زندگی می کند و هوای او پر از دود و گاز بنزین، آبش پر از کلر، غذایش آلوده به انواع سموم یکی برای نگه داشتن رنگ طبیعی گوشت دیگری برای جلوگیری از کپک آرد، دیگری برای خوش رنگ کردن با ترد نگه داشتن بعضی کنسروها و غیره.
اکنون که بشر با این بلا دست به گریبان است و کاری هم برای خلاص خود از دستش نمی آید لااقل تا آن جا که در اختیار او و مقدور است خود از خود دفاع کرده و سموم اضافی مانند الكل، قهوه، چای و سایر سموم را به بدن خود نریزد.
البته همان طور که در بالا گفته شد صرف نظر کردن از قهوه صبحانه و عصرانه که عمری بدان خو گرفته و چشم پوشیدن از نان خامه، بستنی، شکلات و دل کندن از شراب و ویسکی و گذشتن از بسیاری خوراک های خوشمزه ولی زیان آور آسان نیست و به نظر می آید که با ترک آن ها زندگی به آخر می رسد و دیگر لذتی در کار نیست و اگر این لذت ها در کار نباشد زندگی چه ارزشی دارد؟ همین جا است که باید به یادآورد:«اگر لذت ترک لذت بدانی // دگر لذت نفس لذت نخوانی»
ولی به ترک این سموم در لباس لذت نه تنها زندگی به آخر نمی رسد، بلکه تازه شروع می شود. شخصی که ۱۶۰ کیلو وزن داشت و به انواع بیماری ها گرفتار و به کلی از کار افتاده بود طوری که در سن ۳۸ سالگی با حقوق ناچیزی بازنشسته اش کردند با خام گیاه خواری پس از شش ماه وزنش به ۷۰ کیلو تنزل کرد و از تمام بیماری ها که او را عملا به مرده ای مبدل کرده بود آسوده شد و امروز به قدری وضع جسمی و روحیش خوب است که می توان گفت دوباره زنده شده یا به دنیا آمده چون در سن پنجاه مانند یک نوجوان به تحصیل زبان پرداخته است. در حقیقت زندگی را از سر گرفته.
شخص میان سالی که دیوانه سیگار بود ناگهان از آن برید. پس از چند روز با مسرتی تمام می گفت: چه احساس لذت بخشی اکنون در دهان دارم، تازه مزه واقعی غذا را می فهمم پس این آقا به هیچ وجه زندگی را از دست نداده بلکه تازه شروع به زندگی لذت بخش کرده آن که یک عمر از دود کباب و خوردن آن لذت می برد حال که به خام گیاه خواری افتاده از بوی سالاد سبزی مست می شود و لذت می برد و از بوی کباب دیگر مست نمی شود.
کافی است فقط سه هفته خام خواری کرده تا ذائقه به خام عادت کند و مزیت آن بر پخته معلوم شود. دیگر بقیه عمر را، به ویژه اگر بیماری هم در کار بوده و از آن رها شده باشد، نه تنها به پخته بر نخواهد گشت بلکه دشمن آن خواهد شد.
اکنون می پردازیم به روشی که باعث اراده شود: این روش به نام تمرین پیش خود (AUTOGENE TRAINING) که برای درمان ناراحتی های دیگر روانی نیز به کار می رود عبارت است از تلقین به خود در حال استراحت و انبساط کامل عضلات.
با این روش چند روزی بیش نمی کشد که عادت جدید در شخص جایگزین می شود ولی استثنائا اگر با این روش مثبت به هدف نرسیدیم روش منفی را به کار می بریم. بدین معنی که به همان وضع که در بالا اشاره شد دراز کشیده پس از به دست آوردن آرامش و انبساط کامل عضلات، غذاهای پخته را که به آن ها عادت و آن ها را دوست داشتیم یکی پس از دیگری به حالت نفرت آوری در مغز مجسم می کنیم:
مثلا قهوه را می بینیم که بوی گند فاضلاب از آن برمی خیزد، بشقاب کیک را می بینیم که کرم و مگس و سوسک در آن می لولند، نان را در نظر می آوریم که مشغول خوردن هستیم ولی مزه چرم خیس کرده می دهد و به همین نحوه غذایی را که دوست داشتیم و اینک باید ترک کنیم در نظر می آوریم که در حال فساد است.
برای این کار در جای راحت و مناسبی به پشت خوابیده در آسوده ترین وضع قرار می گیریم. سه چهار نفس آهسته و عمیق می کشیم تا از هر گونه اضطراب و کشش اعصاب آزاد شویم. آن گاه چشم ها را بسته تمام فکر و حواس خود را متوجه اعضا خود می سازیم و چند بار شمرده می گوییم: بال چپ من فلج است و آن قدر متمرکز می شویم تا حقیقتا بال خود را بر بدن احساس نکنیم.
سپس همین کار را پی در پی با بال راست، لنگ چپ، لنگ راست، عضلات شکم، عضلات صورت و غیره انجام می دهیم، وقتی تمام عضلات به اوج نرمی و انبساط رسیدند غذاهای خام و سالم را در فکر خود مجسم ساخته از رنگ های زیبای سالاد، بوی خوش سبزیجات و مزه دل پذیر آجيل لذت می بریم و مدت پنج تا ده دقیقه در همین وضع باقی می مانیم پس از آن برخاسته به خوردن آن ها می پردازیم. این کار را دو بار در روز با دقت تمام انجام می دهیم تا به مقصود یعنی تغییرعادت برسیم.
طوری که حس تنفر ما را به خود برمی انگیزد. پس از چند روز که این تمرین منفی عملی شد و از عادات سابق متنفر شدیم باز می گردیم به روش مثبت، به این ترتیب پس از چند روز، رژیم جدید نه تنها به دهان بی مزه جلوه نمی کند بله بسیار هم لذیذ و خوشمزه می آید.
خوشبختانه روزی نیست که کتابی راجع به تغذیه منتشر نشود. با خواندن آن ها هر روز هزاران نفر به خام خواری می ربایند و به قدری به آن علاقمند می شوند که نه تنها بیشتر سبزی و میوه می خورند بلکه در کیفیت آن نیز وارد شده می خواهند از طرز کشت، نوع کود و نوع سمی که به آن پاشیده اند سر در بیاورند به این ترتیب جای بسی امید است که خام خواری به زودی جهان گیر شده و بشر از شر بیماری های گوناگون که هر روز رو به زیاد شدن است رهایی می یابد.
در هر جهت هر کس خواه جوان، خواه پیر و سال خورده می تواند هر یک از عادات خود را که اراده کند برگرداند، کافی است ایمان داشته باشد، و شروع کند.
الف- ایمان داشته باشد: آری این شرط اول است چون ترک عادت نوعی فداکاری است که چندان هم ساده و آسان نیست و اگر ایمان در کار نباشد عامل محرکی در کار نیست که شخص را وادار به فداکاری کند. به مثال های زیادی در زندگی بر خورده ایم که تایید کننده این گفتار است: آقایی که روزی ۶۰ عدد سیگار می کشید حتی نیمه شب برخاسته دو تا دود می کرد،مکررا از جانب دوستانش یادآور می شد که این همه دود خطر در پی دارد ولی کجا بود گوش شنوا؟
این آقا، ایمان به این تذکرات نداشت تا روزی که سکته قلبی غافلگیرش کرد و پزشک معالج در سیگار را به رویش بست. از همان لحظه سیگار را بدون کوچک ترین چون و چرا و ناراحتی کنارگذاشت. چرا؟ چون اکنون ایمان پیدا کرد که سیگار زیان بخش است. از این مثال صدها و هزاران می توان آورد. پس شرط اول ایمان است.
ب- شروع کند: آری فقط شروع کند. در این مورد گوته گفته است: آن چه می تواني بکني یا آرزوی اجرای آن را داری اقدام کن. توانایی و قدرت و ابتکار به کسانی تعلق دارند که صاحب جرات هستند. تو فقط شروع کن، مغز تو در حین عمل آن را پیش می برد. تو فقط شروع کن، کوشش و پشتکار آن را به پایان می رساند. چه حقیقت بزرگی! در میان دوستان و آشنایان خود بگردید و ببینید کدام یک موفق و موفق تر است؟ گوشه گیران و بیکاره ها یا جسوران و متهوران؟ پس شرط دوم شروع کردن است.
ای خانمی که میگویی: ای بابا چهل سال ناشتایی من نان برشته و قهوه بوده است، چطور می توانم آن را کنار بگذارم؟ خواهش می کنم اگر ایمان داری خام گیاه خواری تو را تندرست می دارد شروع کن! بدون اینکه زیاد ناراحت شوی عادت دیرین را فراموش خواهی کرد.
۵- اما از تمام این علل بزرگ تر که از اغلب مردم به ویژه از طبقه تحصیل کرده و با سواد درباره ترس از خام گیاه خواری شنیده می شود اول ترس از کمبود پروتئین حیوانی است دوم ترس از کمبود کالری که ناتوانی بدن نتیجه آن محسوب می شود.
در بدن آن هایی که خام گیاه خواری دارند سوخت و ساز با اقتصاد و صرفه جویی و درست انجام می گیرد و چیزی هدر نمی رود و اگر در وزن معین مقدار کالری در سبزی و میوه و مواد خام کم تر است تا در گوشت در عوض در مواد غذایی تازه آن قدر ویتامین و عناصر حیاتی و مواد معدنی با والانس متناسب وجود دارد که بدن انسان را قادر می سازد با مقدار کم تر غذا قوای بیشتری برای خود تولید کند و در حقیقت با حداکثر استفاده از انرژی موجود در مواد غذایی از کم خیلی به دست آورد نه این که با هدر دادن آن مواد از خیلی بیش از کمی برایش باقی نماند.
پس ترس از کمبود کالری در خام گیاه خواری در این مورد مطلقا بی جا است و آن چه عملا مشاهده می شود قدرت بدنی خام گیاه خواران و ظرفیت کاری شان به مراتب بیش از پخته خوار است و علاوه بر این که با کالری کم تر قوای از دست رفته را تامین و تجدید می کنند دستگاه های مختلف بدن نیز از فضولات و مواد سمی آسوده شده اعمال حیاتی خود را به طور آشکار بهتر انجام می دهند حتی ذخیره انرژی در خام گیاه خواران بیشتر از پخته خواران است.
۶- علت دیگر گریز مردم از خام گیاه خواری گرایش و میل مفرط ایشان به پرخوری است که با غذای ساده و خام میسر نیست. بشر مخصوصا در کشورهای پیشرفته از زمان گذشته برای غذای خوشمزه و بهتر بگویم برای حفظ دهان و شامه و حتی چشم اهمیت زیادی قائل بوده و در این راه از هر کوشش و خرجی خود داری و مضایقه نکرده و امروز هم نمی کند. فرسنگ ها راه را می کوبد تا به رستورانی که معروف است چلو کباب خوبی دارد و یا پیتزای خوشمزه ای آماده می کند برسد. وقتی هم به غذای مطلوب خود رسید سعی می کند با وسایل مختلف مانند نوشابه های الکلی، ادویه تند ترشی، سس و غیره هرچه بیشتر از آن بخورد تا دهان خود را با لذت آن غذا هر چه بیشتر بنوازد.