مشکلات مدرسه و تحصیل کودکان (بخش دوم)

کاربر ۱۰کاربر ۱۰
1,476 بازدید
مشکلات مدرسه و تحصیل کودکان

در ادامه بررسی بخش دوم مشکلات مدرسه و تحصیل کودکان همراه ما باشید.

برای حل مشکلات مشکلات مدرسه و تحصیل کودکان از پیامدهای منفی استفاده کنید.

در مقابل اعمال منفی کودک، اگر برخورد مثبت شما نتیجه خوبی ندارد، واکنش منفی نشان دهید. مثلا اجازه ندهید یک روز برنامه کودک تلویزیون را تماشا کند. یا اجازه ندهید به کوچه برود و بازی کند. برای استفاده از پی آمدهای منفی، کارهایی را انتخاب کنید که فوری باشند و یا به عبارتی، بلافاصله اجرا شوند و زیاد هم طولانی نباشند.

در زمینه رفع مشکلات مدرسه و تحصیل کودکان مسوولیت های بیشتری بدهید.

به تدریج و همزمان با رشد و بلوغ در کودک، به او مسؤولیت های سنگین تری، به ویژه در زمینه انجام کارهای مدرسه، محول کنید.

به جای اینکه خودتان در مورد انجام تکالیف عقب مانده او دست به کار شوید، بکوشید به او کمک کنید تا خودش این کار را انجام دهد. و به تدریج، مداخله تان را در انجام تکالیف کودک کم کنید. گرچه ممکن است در ابتدای کار مجبور باشید در انجام تکالیف دخالت مستقیم داشته باشید، ولی بکوشید هر چه سریعتر نظارت و مداخله مستقیم در کارهای مدرسه کودک را کاهش دهید. برای نمونه، در مکان دیگری از اتاق مشغول کار خودتان بشوید، ولی به کودک نشان دهید که اگر سوالی داشته باشد، در دسترس او هستید.

به کودک اجازه دهید تا مسوولیت بپذیرد. از آنجا که هدف از تکلیف شب، یادآوری مطالبی است که کودک قبلا در مدرسه آموخته است، بنابراین در اکثریت مواقع، او باید بتواند تکالیفش را به تنهایی انجام دهد. گرچه ممکن است کمک شما لازم باشد، ولی هیچ وقت نباید شما به جای کودک تکالیف مدرسه را انجام دهید، حتی برای کلاس اولی ها. اگر کودک شما نمی تواند به تنهایی از عهده این کار برآید با معلم مدرسه مشورت کنید. شاید او به کمک درسی بیشتری نیازمند است.

مشکلات میان معلم و دانش آموز

مشکلات میان معلم و دانش آموز

گاهی کودک شما معلمش را دوست ندارد و گاهی هم به نظر می رسد معلم، زیاد از کودک شما خوشش نمی آید. از آنجا که همه شکل و همه نوع معلمی وجود دارد، ممکن است در طول مدت تحصیل فرزند شما معلمی پیدا شود که زیاد با کودک شما جور درنیاید. شما به عنوان والدین خوب، باید قبل از اینکه در این مسأله به طور مستقیم دخالت کنید، دریابید که واقعیت چیست و حق با کیست. اغلب، قضیه بدین صورت حل و فصل می شود که بعد از چند هفته حساسیت ها از بین می روند و کودک، به تدریج خودش را با شخصیت و خصوصیات و روش معلم وفق می دهد.

چه کودک شما معلمش را دوست داشته باشد و چه نداشته باشد وظیفه شماست که به کودک کمک کنید تا در مدرسه به بهترین نحو عمل کند و وظایفش را درست و بی عیب و نقص به انجام برساند. احساس منفی او درباره معلم، نباید تأثیری در درس و تکالیف مدرسه او داشته باشد. شما نمی توانید یک کودک را مجبور کنید کسی را دوست داشته باشد، ولی می توانید رفتاری را به او بیاموزید که به او کمک کند با احساساتش طوری کنار بیاید که باعث بهبود مناسبات او با معلمش شود.

 بین واقعیت و تصورات، تفاوت بگذارید.

آیا واقعا مسأله ای وجود دارد؟ به جز در مواردی که مسایل، بسیار جدی و فوری به نظر می رسند، ما پیشنهاد میکنیم در ابتدا فقط به حرف های کودک گوش کنید. بی آنکه واکنش و با توجه خاصی به آن مسأله نشان دهید. و در آغاز، اظهارات منفی کودک را نادیده بگیرید. مطالبی را که کودک در ابتدای سال تحصیلی درباره معلمش به عنوان نارضایتی بیان می کند، نادیده بگیرید و به روی خود نیاورید. ممکن است کودک فقط از دوستانش شنیده باشد که این معلم بداخلاق است» یا «خیلی از آدم کار میکشد».

به او اطمینان بدهید که همه چیز درست خواهد شد و او معلم جدیدش را دوست خواهد داشت. برای مثال، به او یادآوری کنید که در ابتدای سال گذشته هم او معلمش را دوست نداشت، ولی آخر سال به سختی از او جدا شد. به او بگویید قبل از اینکه درباره معلمش قضاوت کند، بگذارد معلم، خودش را نشان دهد.

ببینید آیا مسایل کودک، واقعی و با اهمیت هستند؟ اگر شکایت های کودک ادامه یافت، تحقیق کنید آیا این مشکلات حقیقت دارند؟ آیا اطلاعاتی که کودک می دهد دست اول است یا اینکه مثلا با جمله «سوزان می گفت که…» شروع می شوند؟ آیا حقایقی وجود دارند که نشان می دهند واقعا در کلاس، مشکلی وجود دارد یا نه؟ –

با کودکتان صحبت کنید. 

به کودک فرصت بدهید تا با شما درباره احساسش نسبت به معلمش و اینکه چه مشکلاتی با او دارد، صحبت کند. با دقت و حوصله حرف هایش را بشنوید و با صراحت و به محکمی به کودک بگویید که باید با این معلم سازگاری کند، چون در زندگی آینده اش با مردمی برخورد خواهد کرد که شاید آنها را دوست نداشته باشد، ولی مجبور است با آنها کار کند.

رفتارهای خوشایندی را برای برخورد با معلم ها به کودکتان بیاموزید.

رفتارهای خوشایندی را برای برخورد با معلم ها به کودکتان بیاموزید.

در ادامه رفع مشکلات مدرسه و تحصیل کودکان به کودک آموزش دهید چگونه دانش آموزی مورد توجه و دوست داشتنی باشد. به او بیاموزید که به سخنان معلمش گوش کند. همه معلم ها دوست دارند دانش آموزان به درس گوش کنند. اگر کودک شما در خانه زیاد به گوش کردن علاقه ای ندارد احتمالا در مدرسه هم همین طور است. با تمرین های مداوم، مهارت های گوش کردن را به او بیاموزید. چیزی به کودک بگویید و از او بخواهید آنچه به او گفته اید را تکرار کند. به او نشان دهید که چگونه می تواند با نگاه کردن به معلم، نشان دهد که گوش می کند و نتیجه این کار را در توجه معلم به رفتار و حرف هایش ببیند.

به کودکتان بیاموزید که از دستورات معلمش اطاعت کند. اطاعت از دستورات، یکی از مهمترین روش هایی است که هر دانش آموزی باید بیاموزد. اگر دانش آموز از دستورالعمل های معلم تبعیت نکند، هیچگاه نمی تواند در کلاس نقش خوبی را ایفا کند. پیروی از دستورات ساده را با او تمرین کنید. برای این منظور، می توانید از بازی های ساده استفاده کنید. وقتی در مواقع دیگر از کودک کاری می خواهید یا به او فرمانی می دهید، از او بخواهید دستور را برای شما تکرار کند تا اطمینان یابید که آن را فهمیده است. 

به کودک بیاموزید تکالیفش را تمیز و مرتب انجام دهد. نظم و ترتیب و تمیزی تکالیف شب به معلم نشان می دهد که کودک هم کار او را به همین صورت ارزیابی می کند و بنابراین سعی می کند خودش هم مرتب باشد. به علاوه، آموزگار راحت تر و با رغبت بیشتری تکالیف کودک را ورق خواهد زد و کنترل خواهد کرد. و به کودک بیاموزید مودب و خوش برخورد باشد.

همه افراد دوست دارند که مورد احترام قرار گیرند و دیگران به آنها ارج بگذارند. معلم ها هم از این قاعده مستثنی نیستند.

به کودکتان مودب بودن را بیاموزید و ترتیبی بدهید که جملات تشکر آمیزی مثل «متشکرم» و «لطفا» را رکن اساسی صحبت هایش با معلم قرار دهد و همیشه لبخند بزند.

 با آموزگار صحبت کنید.

اگر مشکلات مدرسه و تحصیل کودکان حل نشد، از معلم وقت بگیرید که با او صحبت کنید. قبل از اینکه به شکل اعتراض آمیز خودتان را وارد جریان کنید، به یاد داشته باشید که یک جانبه قضاوت نکنید. هدف شما این است که اگر مشکلی وجود دارد از آن آگاه شوید و جزییات آن را بفهمید و راه حلی برای آن بیابید. از قبل با معلم قرار بگذارید. بی هنگام و ناگهانی سراغ او نروید و به او احترام بگذارید.

با سیاست رفتار کنید و حمله نکنید. اگر سیاستمدار باشید و درک خوبی از نحوه برخورد و روش معلم داشته باشید، موفق تر خواهید بود. به معلم بگویید برداشت شما این است که کودکتان فکر میکند معلمش از او خوشش نمی آید و یا احساسات کودک درباره معلمش بر روی وضعیت تحصیلی او اثر گذاشته است. اگر معلم مسأله خاصی را مطرح کرد به گفت و شنود بپردازید تا به نتیجه برسید که چگونه می توانید به حل و فصل آن مسأله بپردازید. و از او بخواهید که برای از میان بردن آن مشکل از کمک شما استفاده کند. و بر روی نکات مثبت تکیه کنید. به آموزگار، نقاط قوت و علایق فرزندتان را بگویید.

همچنین، او را از نقاط ضعف کودک نیز آگاه سازید. هر چه معلم در باره شاگردش بیشتر بداند، بهتر و درست تر می تواند با مشکلاتی که پیش می آیند، روبرو شود و با دانش آموز برخورد بهتری خواهد داشت. به همین ترتیب، هر چه شما اطلاعات بیشتری در مورد معلم داشته باشید، بهتر می توانید به کودکتان کمک کنید که او را درک کند.

 به عنوان آخرین راه حل رفع مشکلات مدرسه و تحصیل کودکان با مسوولان مدرسه گفتگو کنید.

 به عنوان آخرین راه حل، با مسوولان مدرسه گفتگو کنید.

اگر مشکل حل نشد و یا اگر معتقدید با یک معضل روبرو هستید که به مشکلات جدی شخصیتی معلم مربوط است، قرار ملاقاتی با یکی از مسؤولان مدرسه بگذارید تا درباره آن به گفتگو بنشینید. ممکن است مسؤولان بتوانند از پس این مشکل برآیند و یا احتمال دارد کودکتان را به کلاس دیگری منتقل کنند.

دانش آموزان بیش از حد موفق و بیش از حد ناموفق به این جمله آشنا توجه کنید: «سعی خودت را بکن، تا وقتی من بدانم داری تلاشت را می کنی از تو راضی هستم!»

ما اطمینان داریم شما بارها این جمله را به فرزندتان گفته اید، همان طور که احتمالا والدین شما هم همین را به شما گفته اند؛ ولی واقعا سعی ات را بکن یعنی چه و بهترین حالتی که کودک شما با توانایی های ویژه خود می تواند به آن دست یابد کدام است؟ اگر واقع بین باشید چه چیزی باید از کودک خود انتظار داشته باشید؟ اگر در درس ریاضی نمره ۱۲ می گیرد، چه واکنشی نشان می دهید؟ و یا اگر بی آنکه درس بخواند در همه درس هایش نمره بیست می گیرد، معنای آن چیست؟

هم کسانی که کمتر از حد انتظار موفقیت کسب می کنند و هم آنها که بیش از حد انتظار به کسب موفقیت نایل می آیند، دچار ناهماهنگی تحصیل با توانایی های شخصی شان هستند. کسی که در تحصیل موفق نیست استعدادهای بالقوه اش در یادگیری را به کار نگرفته است و این ممکن است به علت نبود انگیزه و علاقه به درس و تحصیل باشد. ممکن است مشکلات عاطفی، رفتاری و یادگیری، راه جبران گذشته را سد کرده باشد و این احتمال وجود دارد که همین مسأله، سرآغاز مسایل و معضلات مادام العمر کودک شود.

کسی که بیش از آنچه انتظار می رود در درس هایش موفق است برای دستیابی به اهدافی که برای او چندان واقع بینانه و معقول نیستند، تحت فشار قرار می گیرد.

وقتی یک کودک، یا بزرگ سال، بی وقفه به خود فشار می آورد که بهتر و بهتر عمل کند، احتمال اینکه سرانجام، روزی خسته شود وجود دارد. چه بسا او می تواند به همان اهداف با صرف نیروی کمتر و سرعت معقولتر دست یابد، با این تفاوت که در این حالت انرژی بیشتری ذخیره می کند، رفتار و منش طبیعی تری خواهد داشت و انگیزه اش را از دست نخواهد داد.

در اینجا اطلاعاتی آمده است که شما با بهره گیری از آنها می توانید قدرت یادگیری کودک خود را دریابید و در نتیجه، خواسته ها و انتظارات شما از او منطقی و واقع بینانه خواهند شد. اگر به این نتیجه رسیدید که کودک شما توانایی موفق تر بودن را دارد ویا برعکس، بیش از حد توانش زحمت می کشد، از راه حل هایی که پیشنهاد خواهیم کرد استفاده کنید.

انتظارات واقع بینانه را نسبت به مشکلات مدرسه و تحصیل کودکان مشخص کنید.

انتظارات واقع بینانه را نسبت به مشکلات مدرسه و تحصیل کودکان مشخص کنید.

این کار به جمع آوری اطلاعاتی درباره کودک نیازمند است که بیشتر آنها را می توانید از پرونده مدرسه کودک به دست آورید. ممکن است شما به کمک روانشناس مدرسه، مشاور خصوصی یا متخصص امور آموزشی برای آزمایش کودک احتیاج داشته باشید. و توانایی یادگیری کودکتان را بسنجید.

کودکان، به طور خدادادی از استعداد یادگیری برخوردارند که با توجه به تاثیرات محیط اطرافشان، توانایی های کودک شکل می گیرد. آزمونهای هوش، به این منظور طراحی شده اند که این ویژگی را با جمع آوری اطلاعاتی درباره توانایی کودک برای حل مسایل بخصوص، اندازه گیری کنند؛ ولی این مساله که آیا این گونه آزمونها می توانند به درستی توانایی یادگیری کودک را اندازه گیری کنند یا نه مورد تردید است.

معمولا، والدین خیلی به نمره آزمون و اندازه گیری ضریب هوشی (IQ) اهمیت می دهند و حتی در مورد آن با دوستان و آشنایان خود به چشم و همچشمی و فخرفروشی می پردازند و یا اینکه آن را پنهان می کنند؛ ولی باید بدانند که نمره ضریب هوشی، تنها یک اندازه گیری است و نشان می دهد که کودک در آن روز و در آن آزمون، چه قدر خوب عمل کرده و نباید به آن به عنوان یک نمره دقیق و بی برو و برگرد نگاه کنند. درست است که کودک نمی تواند بهتر از آنچه استحقاق دارد نمره بگیرد، ولی بسیاری از مواقع ممکن است در امتحان، بهره هوشی او کمتر از بهره هوشی واقعی محاسبه شود.

آزمونهای بهره هوشی گروهی، بدین منظور طراحی شده اند که جمعی از کودکان را آزمایش کنند و نتیجه گیری کنند که آیا بهره هوشی آن گروه، بالای ۱۰۰ است یا زیر ۱۰۰ (۱۰۰ مقدار متوسط بهره هوشی است).

این آزمون ها را به راحتی می توان انجام داد، ولی نتیجه آن به دقت و درستی نتیجه آزمونهای تک نفره نیست؛ زیرا آن آزمون ها را یک روانشناس متخصص انجام می دهد و طوری طراحی شده اند که توانایی های کودک را در زمینه های بسیار گوناگون ارزیابی می کنند. در یک امتحان تک نفره، آزمونگر مهارت های امتحان دادن کودک را مشاهده می کند و برخورد او با مسایل و طرز حل آن ها و همچنین، توانایی کودک در غلبه بر خستگی را مورد ارزیابی قرار می دهد.

نمره بهره هوشی کودکتان را به یک متخصص نشان دهید تا آن را برایتان تفسیر کند.

سؤالاتی که باید به آنها پاسخ داده شود عبارتند از: نمره واقعی چیست؟ آیا این یک نمره منفرد است یا نشاندهنده مجموعه ای از نمرات است؟ نمره کودک شما در کدام گروه، دسته بندی می شود؟ بیش از متوسط، متوسط، کمتر از متوسط. آیا گروه های دیگری هم با عنوان نابغه وجود دارند؟ آیا چنین اصطلاحی صحیح است؟ نمره کودک شما در مقایسه با همکلاسی هایش چگونه است؟

کاهش حجم درس خواندن در دانش آموزان زیاد درس خوان

کاهش حجم درس خواندن در دانش آموزان زیاد درس خوان

ممکن است سوال کنید چه اشکالی دارد فرزند ما بسیار موفق و همیشه شاگرد اول باشد؟ و شاید بگویید: «ما فکر می کردیم آدم هر چه بیشتر تلاش کند موفق تر خواهد بود.» اشکال در اینجاست که بعضی کودکان، چنان خودشان را تحت فشار می گذارند که یا آن قدر خسته می شوند که از ادامه مسیر باز می مانند و به اصطلاح «می برند» و یا اینکه یادشان می رود که در زندگی تفریح هم لازم است.

به قول معروف: رهروان نیست که گه تندو گهی خسته رود رهرو آنست که آهسته و پیوسته رود.

اگر کودک، در سطح مناسبی که برایش راحت است کار کند، باز هم می تواند به اهدافش دست یابد با این تفاوت که آنقدر انرژی برایش مانده که به هدفی رسید به سوی هدف دیگری حرکت کند.

توقعات خود را کمتر و معقول تر کنید؛ به ویژه اگر احساس میکنید کودک را بیش ازحد تحت فشار گذاشته اید.

زندگی کودک را چند بعدی کنید. نمره ها، همه ارزش های زندگی نیستند و پرداختن به تفریح و بازی از اهمیت زیادی برخوردار است. وضعیت خودتان در مدرسه را به یاد بیاورید. آیا بین نمره ۲۰ و موفقیت در زندگی آینده، ارتباط نزدیکی وجود داشته است؟ آیا کودک، پدر یا مادر سخت کوشی را که به هیچ کاری به جز درس و تحصیل پرداخته اند، الگو قرار می دهد؟ کودک را تشویق کنید تا در کنار فعالیت هایی که برای دستیابی به هدفش انجام می دهد، تفریح و بازی و سرگرمی هم داشته باشد.

عادت های بهترین خواهی را از بین ببرید. درس خواندن تا پاسی از شب و بیدار شدن قبل از طلوع آفتاب برای ادامه آن، اصلا عادت خوبی نیست. برای نمونه، دختر کوچکی را می شناختیم که به علت آنکه در درسش نمره ۱۹ گرفته بود، آنقدر ناراحت بود که نمی توانست بخوابد و اصرار داشت که تمام شب را درس بخواند. والدین او مجبور شدند اجازه ندهند بعد از ساعت ۹/۳۰ شب درس بخواند.

هدف واقع گرایانه ای را برای درس خواندن تعیین کنید: درباره نقاط قوت و ضعف کودکتان با او صحبت کنید و کمک کنید تا تصمیم بگیرد که با درس خواندن، دقیقا به چه هدفی می خواهد برسد. و چه نمره ای برای او مناسب تر است. مثلا شاید لازم نباشد فرزند شما در درس علوم تجربی به چندین مرجع خارج از کتاب مراجعه کند و آنها را مطالعه کند و همان مطالب کتاب درسی برای او کافی باشد. گرچه ممکن است به جای نمره ۲۰، ۱۸ بگیرد، ولی باید به او بقبولانید که این نمره برای او مناسب تر است.

تفریح و بازی را در برنامه ریزی ها بگنجانید. اگر می بینید که کودکتان زمان خیلی زیادی را صرف درس خواندن می کند، اصرار کنید که برنامه خود را طوری تنظیم کند که زمان بیشتری به تفریح و فعالیت های غیر درسی اختصاص دهد. به او کمک کنید که در زمینه های مناسبی مثل ورزش، سرگرمی های فرهنگی و یا غیره نیز به فعالیت بپردازد. او را ترغیب کنید تا دوستانش را به منزل دعوت کند؛ یا او را با خود برای گردش به بیرون از منزل ببرید. اگر چنین فعالیت هایی در برنامه او گنجانده شده است، تلاش کنید تا این گونه تفریح ها برای او به صورت یک عادت و اصل درآیند.

مشکلات مدرسه و تحصیل کودکان در بچه هایی که دچار کم توانی در تحصیل هستند

مشکلات مدرسه و تحصیل کودکان در بچه هایی که دچار کم توانی در تحصیل هستند

همیشه علتی برای آنکه وضعیت تحصیل کودک آن طور که باید و شاید خوب نیست، وجود دارد. در اینجا نشان داده ایم که چگونه می توانید این علت ها را تشخیص بدهید:

بعضی کودکان، مشکلات یادگیری دارند و این مشکلات جلوی موفقیت آنها را در مدرسه می گیرد و ممکن است به مشاوره های تخصصی نیاز داشته باشند. بعضی دیگر، ممکن است دچار مسایل عاطفی و احساسی باشند که باید یک متخصص آنها را درمان کند.

به طور کلی، بعضی کودکان، دیرتر ارزش های خود رانشان می دهند و به اصطلاح، دیرتر «شکوفا» می شوند؛ یا به عبارتی، کمی دیرتر به بلوغ فکری می رسند. پسر ۱۰ ساله ای را نزد ما آوردند که والدینش احساس می کردند وضعیت تحصیلی پسرشان آن طور که باید و شاید مناسب نیست.

این پسر، وقتی وارد دفتر کار ما شد، نشست و بی مقدمه پرسید: «آیا امیدی برای درست شدن من هست؟» در نهایت، معلوم شد این کودک مثل پدر و مادرش به طور ذاتی دیرتر به رشد کامل فکری می رسد. وقتی این قضیه روشن شد ما به او و والدینش کمک کردیم تا مسأله را درک کنند و واکنش شدیدی نشان ندهند. ما به آنها توضیح دادیم که این پسر، بیمار و عقب افتاده نیست، فقط باید قدری صبر کنند تا بهتر بتواند در تحصیل، خود را نشان دهد.

فشار را کم کنید. کسی که زیاد در تحصیل موفق نیست، اغلب به همین علت، سرزنش و تحقیر می شود. او به خوبی می داند که نتیجه کارش راضی کننده نیست. بنابراین، انتظارات زیادتر از حد خود را متوقف کنید و به طور مداوم، از کودک نمره ۲۰ و ۱۹ نخواهید. اهداف خود و کودک را کمی واقع بینانه تر تعیین کنید. با این کار، هم تنش های بین شما از بین می رود و هم کودک، اعتماد به نفس بیشتری خواهد یافت.

از روش های ایجاد انگیزه برای پیشرفت کودک، استفاده کنید. در کودکان احساس امنیت ایجاد کنید. واکنش های مثبت و همراه با تشویق، خیلی مفیدتر و مؤثرتر از شکایت ها و ابراز نارضایتی مداوم هستند. همواره، کودک را راهنمایی کنید تا در رسیدن به اهدافش ثابت قدم تر باشد. همیشه او را تشویق کنید و برانگیزید که به راه خود ادامه دهد. مطالعات، نشان داده اند والدینی که در مواقع موفقیت به فرزندانشان توجه نشان داده اند و درباره آن موفقیت با آنها صحبت کرده اند، باعث موفقیت و پیروزی بیشتری در فرزندانشان شده اند.

بنابراین، حمایتگر فرزندتان باشید و او را با تشویقها و ابراز نظریات مثبت خود علاقه مند کنید. به او بفهمانید که از او چه انتظاراتی دارید. کمک کنید تا احساس خوبی نسبت به درست انجام دادن وظایفش داشته باشد و حس کند که شما به کاری که او انجام می دهد، علاقه مندید و به آن توجه دارید.

برای مطالعه ادامه این مبحث به مقالات زیر مراجعه نمایید:

مشکلات مدرسه و تحصیل کودک (بخش اول)

مشکلات مدرسه و تحصیل بچه ها (بخش سوم)

مشکلات مدارس و تحصیل کودکان (بخش چهارم)

دسته بندی تربیت کودک
اشتراک گذاری

نوشته های مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

سبد خرید

سبد خرید شما خالی است.

ورود به سایت