کج خلقی و رفتارهای بد کودک (بخش دوم)

کاربر ۱۰کاربر ۱۰
1,377 بازدید
کج خلقی و رفتارهای بد کودک

در این مقاله در راستای ادامه مقاله بخش اول درباره کج خلقی و رفتارهای بد کودک صحبت خواهیم کرد.

به کودکتان به طور دقیق بگویید چه کاری باید انجام دهد و پی آمد انجام ندادن آن چیست. وقتی از کودکتان کاری را می خواهید که در انجام آن تعلل می کند، نباید چندین بار تذکر بدهید و دستورتان را تکرار کنید. و پس از اینکه کودک را برای انجام ندادن کار تنبیه کردید یا از روش هایی مثل محروم کردن موقت یا حتی تصحیح بیش از حد استفاده کردید، حتما کودک را واداريد تا کاری را که از او خواسته بودید، انجام دهد.

مقالات روش های اصلی تربیت را بخوانید تا جزییات نحوه صدور دستورهای روشن، استفاده از محروم سازی موقت و استفاده مناسب از دیگر پی آمدها را به یاد بیاورید. برای مثال، در قضیه برایان، مادرش باید در ابتدا اطمینان می یافت که حواس برایان به او هست، سپس، مستقیم در چشم های او نگه می کرد و به روشنی به او می گفت: «همین الان اسباب بازی ها تو جمع کن!» پس از پنج ثانیه دستورش را دوباره تکرار می کرد و اگر برایان توجهی نمی کرد، او را برای مدت مشخصی از کاری که مشغول انجام آن بود، محروم می کرد.

اگر برایان شروع به گریه و زاری می کرد مادرش باید به ازای هر دقیقه گریه، یک دقیقه به مدت جریمه می افزود. بدین ترتیب، پس از پایان کج خلقی برایان و مدت جریمه، او باید مجبور می شد که هم اسباب بازی هایش را از کف اتاق جمع آوری کند و هم لباس هایش را تا کند.

وقتی برای چندمین بار به اجرای این الگو پرداختید، کودک خواهد فهمید که گریه و زاری و بداخلاقی نمی تواند باعث شود کاری را که به او محول شده، انجام ندهد و در واقع، با چنین رویدادی مجبور خواهد شد کار اضافی هم بکند.

اجازه ندهید کج خلقی و رفتارهای بد کودک پاسخ های «بله!» یا «خير!» شما را تغيير دهد.

اجازه ندهید کج خلقی و رفتارهای بد کودک پاسخ های «بله!» یا «خير!» شما را تغيير دهد.

کودکان از همان دوران آغازین تولد خود آموخته اند که اگر به اندازه کافی و یا به شدت گریه کنند، می توانند به آنچه می خواهند دست یابند. آنها به خوبی در می یابند که به ویژه وقتی بابا یا مامان خسته هستند، وقتی میهمان دارند، یا وقتی بیرون از خانه این اتفاق بیفتد، احتمال بیشتری دارد که رفتارشان نتیجه بخش باشد.

کودکان می آموزند که با کج خلقی، توجه افراد را به سوی خود جلب کنند و بنابراین، از این حربه استفاده می کنند. ما معتقد نیستیم که کودکان با آگاهی برای گریه و کج خلقی هایشان برنامه ریزی می کنند و حتی نمی گوییم از این عمل و تأثیر آن آگاهند، ولی به هر حال آنچه مسلم است آنکه، والدین و کودکان در این الگوی رفتاری درگیر می شوند و اغلب، این مسأله باعث ناراحتی آنها می شود. کودکان می دانند چه زمانی احتمال تسلیم شدن شما بیشتر است. شما هم می دانید چه زمانی بهتر تسلیم می شوید.

یک پدر یا مادر چه باید بکند؟ هیچ یک از ما نمی توانیم در همه موقعیت ها رفتار ثابتی داشته باشیم و انسان بی تغییری باشیم. گرچه می توانید با رعایت نکات زیر در بهتر کردن برخوردهایتان بکوشید و تا آنجا که ممکن است، در نظراتتان ثابت قدم شوید.

دقت کنید که در چه وضعیت هایی احتمال اینکه کودک با بداخلاقی به تصمیم شما پاسخ دهد، زیاد است و در این موقعیت ها با دقت بیشتری عمل کنید.

به کودک بفهمانید که وقتی حرفی می زنید، تصمیمتان همان است که گفتید و آن را تغییر نخواهید داد. برای مثال، برای او توضیح دهید آمدن عمه یا رفتن به منزل پدربزرگ باعث نمی شود که شما «بله!» یا «خیر!» خود را تغییر دهید، و اهمیتی ندارد واکنش کودک چه باشد.

از یک روش مناسب برای فائق آمدن به این رفتار نامناسب استفاده کنید. هیچ اعتنایی به آنچه به دنبال «نه!» گفتن شما اتفاق می افتد، نکنید؛ حتی در حالی که کودک به شدت در حال گریه و جیغ و غوغاست. بکوشید تا آنجا که ممکن است به طور عادی به صحبت خود با کسی که مشغول حرف زدن با او بودید، ادامه دهید یا به کار خود مشغول شوید و اصلا به کودک نگاه نکنید. شما نمی خواهید کودکتان این طور رفتار کند، پس تسلیم آن نشوید و کوتاه نیایید.

اگر نمی توانید نسبت به گریه کودکتان بی اعتنا بمانید، از روش سوزن گرامافون گیر کرده استفاده کنید. یک بار، و فقط یک بار به کودک تذکر دهید و اعلام خطر کنید که اگر گریه و بداخلاقی کند، برای مدتی از انجام کاری که دوست دارد (مثل تماشا کردن تلویزیون) محروم می شود و در صورتی که به رفتارش ادامه دهد، مدت محرومیتش طولانی تر خواهد شد.

بعد از تذکر دادن و تفهیم مطلب، اگر دیدید کودک هنوز به رفتارش ادامه می دهد، بی آنکه بار دیگر تذکر دهید به حرف خود عمل کنید و او را به گونه ای، مثلا محروم سازی موقت تنبیه کنید. (مقاله روش های اصلی تربیت  و مبحث نادیده گرفتن سنجیده را بخوانید).

کج خلقی و رفتارهای بد کودک را در نطفه خفه کنيد.

کج خلقی و رفتارهای بد کودک را در نطفه خفه کنيد.

اکثر والدین می دانند که وقتی کودک در حال گریه است و خود را به زمین می کوبد، چنان تحت تاثير اعمال خود قرار دارد که نمی توانند از عهده کج خلقی او برآیند. باید دانست کلید کنترل انفجارهای بداخلاقی کودک، در همان زمان و مکان وقوع است.

واقع بین باشید و از قبل برای کارهایتان برنامه یزی کنید. کودکتان را در موقعیتی قرار ندهید که می دانید مسأله ساز خواهد شد. اکثر کودکان یاد می گیرند که همراه با شما برای خرید به سوپرمارکت بیایند و تحمل آن برایشان سخت نیست؛ ولی یک خرید طولانی چند ساعته در بازار، معمولا بیش از تحمل آنهاست. قبل از اینکه کودک را در موقعیت های طاقت فرسا قرار دهید، بکوشید تحمل کودک در آن موقعیت را قبلا تجربه کنید.

فکر کنید که آیا می توانید از ایجاد مساله جلوگیری کنید؟ شاید بتوانید با دادن یک اسباب بازی به دست کودک، او را سرگرم کنید. آیا می توانید وضعیت را به گونه ای تغییر دهید که کودک کمتر خسته شود؟ اجازه دهید که کودکتان در کاری که انجام می دهید، شما را همراهی کند، مثلا در مغازه میوه فروشی در جدا کردن میوه ها به شما کمک کند.

در هنگام شروع گریه و بداخلاقی، بلافاصله اقدام کنید. صبر نکنید تا بعدا به مشکل رسیدگی کنید.

فرض کنید شما در قسمت لباس های کودکان یک فروشگاه بزرگ هستید و می خواهید برای کودکتان لباس بخرید. شما قبلا برای دنی توضیح داده اید که باید برای او یک شلوار بخرید و او باید به شما کمک کند که اندازه شلوار را امتحان کنید. دنی شروع به غر زدن می کند و به زودی، حرف منفی به رفتار منفی تبدیل می شود. در این هنگام به طور قاطع و محکم به او بگویید که باید قبل از رفتن یک شلوار دیگر را هم امتحان کند. ابتدا صبر کنید تا نق زدن های او تمام شود.

اگر تمام نشد چنانچه خیلی شجاع هستید و اراده پولادین دارید در همان جا، کودک را بر روی زمین بنشانید و صبر کنید که هر قدر می خواهد، گریه کند؛ ولی بهتر است که کودک را به گوشه ای از فروشگاه یا اتاق پرو ببرید و خودتان کمی دورتر بروید و او را زیرنظر بگیرید. وقتی گریه کودک تمام شد، دوباره همان شلوار را امتحان کنید.

گاهی سروصدای کودک، آن قدر باعث ناراحتی و آزار اطرافیان می شود که نمی توانید بگذارید او در جمع به گریه و زاری خود ادامه دهد در این حالت، کودک را به محل خلوت تری ببرید.

فرض کنید در یک رستوران آرام نشسته اید و غذایتان را هم سفارش داده اید و منتظرید که آن را بیاورند. مارک شش ساله اصرار دارد که با نمکدان و جای فلفل، بازی کند و چنگالش را بر روی بشقاب بکوبد، وقتی چنگال را از دستش می گیرید و از او می خواهید که این کار را ادامه ندهد، جیغ می کشد. در این هنگام به طور قاطع و جدی به او بگویید: «مارک مردم توی رستوران دوست ندارند تو با جیغ زدن هات مزاحمشون بشی و نگذاری غذاشون رو بخورند. اگر به جیغ زدنت ادامه بدی، باید بری توی ماشین یا اتاق انتظار».

اگر مارک تغییری در رفتار خود نداد، دست او را بگیرید و به داخل ماشین یا اتاق انتظار ببرید. به او بگویید: «تا وقتی گریه می کنی باید همین جا بمانی.» و می توانید با رها کردن بقيه غذایتان به او ثابت کنید که شوخی نمی کنید. حتی اگر عده دیگری ه همراه شما در رستوران باشند. اگر چندین کودک را با خود به رستوران آورده اید وشما تنها بزرگتر آنها هستید، دفعه بعد کودکی را که ایجاد دردسر کرده است، با خود به رستوران نبرید و به او بگویید، باید به شما قول دهد که دیگر جن، ی نخواهد کرد تا شما او را به رستوران ببرید.

در صورت امکان، محکم سرجایتان بایستید. برای مثال، اگر در صف صندوق یک سوپر مارکت هستید و کودک شما گریه میکند که برایش آدامس بخرید وشی هم قصد خرید آن را ندارید، محکم بایستید. به نگاههای مردم اهمیت ندهید. گرية کودک را نادیده بگیرید و به کارتان ادامه دهید. اجناستان را به صندوق بدهید و بس از اتمام کار، سرتان را بالا بگیرید و بروید. این عمل باعث می شود که کودک دریابد حرف شما جدی است و او نمی تواند با گریه، نظر شما را تغییر دهد.

 بكوشید از گفتن جملاتی که باعث ایجاد کج خلقی و رفتارهای بد کودک می شود، خودداری کنید.

 بكوشید از گفتن جملاتی که باعث ایجاد کج خلقی و رفتارهای بد کودک می شود، خودداری کنید.

مواقع و موقعیتهایی وجود دارند که احتمال بداخلاقی و گریه و زاری کودک زیاد است. مثلا اگر کودک بیش از اندازه خسته و یا به شدت برانگیخته شده باشد، نمی تواند به خوبی احساساتش را کنترل کند (درست مانند بسیاری از بزرگترها!).

درست است که همیشه نمی توان جلوی بروز کج خلقی ها را گرفت؛ ولی آگاهی از عواملی که باعث ایجاد آنها می شود، به ما کمک می کند که از بروز کج خلقی جلوگیری کنیم. و در صورت لزوم، در نحوه بازی کودک مداخله کنید.

وقتی می بینید مسأله ای در حال ایجاد شدن است و کودکتان در آستانه گریه کردن قرار دارد و اگر احساس می کنید می توانید از بروز آن پیشگیری کنید به کمک او بروید. به کودک نشان دهید که چگونه قطعات بازی اش را سرهم کند، چگونه قیچی را در دست بگیرید.

وقتی دو کودک مشغول بازی با هم هستند و قوانین بازی برای آن ها مشکل است، به طوری که ممکن است به بروز مشکل بینجامد، می توانید در بازی آنها مداخله کنید و با آسان کردن قوانین بازی، به حل و رفع مشکل بپردازید. اسباب بازی را از دست کودک نگیرید و خودتان به جای او بازی نکنید. فقط به او پیشنهاد کمک بدهید و یا راه دیگری به او نشان دهید تا خودش به تنهایی بازی کند.

از خستگی و برانگیختن بیش از حد کودک خودداری کنید. وقتی می بینید کودک کوچک شما دیگر تحمل بازی را ندارد و خیلی خسته شده است، فعالیتش را متوقف کنید و یا به حذف عواملی که باعث برانگیختگی بیش از حد کودک شده است بپردازید تا بتواند احساساتش را کنترل کند.

وقتی دایی جیم به منزل شما می آید، به جز شما به بقیه خیلی خوش می گذرد. بارت کوچولوی شما در زمانی که دایی اش پیش اوست آن قدر خسته دهد که گهگاه بعد از رفتن دایی بداخلاقی را شروع میکند؛ زیرا دایی مدام او را به با پرتاب می کند، می چرخاند، با او کشتی می گیرد و… در این هنگام، شما باید مداخله کند و نگذارید کودکتان زیاد خسته شود و کج خلقی اش را از سرگیرد.

برای دایی، قضیه شرح دهید و از او بخواهید به شما کمک کند تا بعد از رفتن او به دردسر نیفتید. به دایی پیشنهاد کنید بعد از اینکه مدتی با مارت بازی کرد و بالا و پایین اش انداخت، برای او کتاب بخواند یا او را با بازی بی سروصدایی سر گرم کند.

وقتی تمام راه ها با شکست روبرو می شوند.

اگر هیچ یک از راه های گفته شده در بالا، باعث کاهش بداخلاقی های کودک شما نشد، پیشنهاد میکنیم که به یک متخصص مراجعه کنید. امکان دارد که عوامل زمینه ای دیگر باعث شده باشند که کودک نتواند احساساتش را به خوبی کنترل کند.

کودکی که اشیا را خراب میکند.

کودکی که اشیا را خراب میکند.

همه ما دوست داریم اشیایی را به دست کودک بدهیم تا با آنها بازی کند و انتظار داریم که او مراقب اشیا باشد و آنها را خراب نکند. فرقی هم نمی کند بهای آن شی چقدر باشد؛ به هر حال، دیدن صحنه ای که کودک، وسایلمان را خراب می کند، برایمان جالب نیست.

کودک، ممکن است دلایل مختلفی برای خراب کردن وسایل داشته باشد. ببینید کودک شما به کدام یک از گروه های زیر شباهت بیشتری دارد:

کودک پر فعالیت و شلوغ: خسارت هایی را که چنین کودکی وارد می کند، غالبا فقط تصادفی است و علت این است که کودک کاری را انجام می دهد و بعد به آن فکر می کند و یا اصلا فکر نمی کند. گاهی هم کودکان، به خاطر انرژی بیش از حدشان، آسمان و زمین را به هم می دوزند و خسارت می آفرینند. (گاهی کودک، دچار مشکلی مانند اختلال در تمرکز حواس است مقاله مشکلات مدرسه و تحصیل را ببینید) گرچه کودک عمدا خسارت نمی زند، ولی باید به این مساله رسیدگی کنید.

کودک کنجکاو: بعضی کودکان بی نهایت کنجکاوند و عاشق این هستند که بدانند هر چیز، چه طور کار میکند و از چه چیز درست شده است. آنها می خواهند کشف کنند که داخل وسایل برقی چگونه است؟ این کودکان، نمی خواهند شیئی را که مشغول بررسی آن هستند، خراب کنند؛ ولی روشن است که خراب شدن آنها حتمی است.

کودکانی که یاد نگرفته اند چگونه احساساتشان را کنترل کنند: باربارا شانه سرش را سوی دیوار پرتاب می کند؛ چون نمی تواند موهایش را صاف صاف کند یا پیراهنش را به دلیل اینکه رنگش را دوست ندارد، پاره می کند. آنتونی دکور را می اندازد و مبل را کنار می زند؛ چون جلوی راه او را می گیرند.

آنتونی و باربارا عصبانیتشان را با خراب کردن اشیا  نشان می دهند. (به اصطلاح، عصبانیتشان را بر سر لوازم خانه خالی میکنند)؛ زیرا هنوز یاد نگرفته اند که چگونه احساسشان را به درستی نشان بدهند. ممکن است که این کودکان، چنین عادتی را از یک بزرگتر در خانواده آموخته باشند.

کودکی که قدر وسایلش را نمی داند: در دنیای کنونی، کودکان آنقدر اشیا مختلف و اسباب بازی های متنوعی دارند که ارزش آنها را در نمی یابند. کودکی که پانزده عروسک دارد، وقتی یکی را خراب می کند از پدر بزرگ می خواهد که یکی دیگر برایش بخرد. سام همه اسباب بازی هایش را دور می اندازد و وقتی یکی از آنها می شکند، می گوید: دوستش نداشتم».

کودکان نادری هم وجود دارند که به طور عمد، اشیا را خراب می کنند. تا حضورشان را نشان دهند یا اینکه باعث شوند به عقیده شان توجه شود. کودکی را نزد ما آوردند که موها و بعضی لباسهایش را قیچی کرده بود تا نشان دهد از مدل موی جدید مادرش خوشش نمی آید.

کودک دیگری، عادت داشت در هنگام خستگی و عصبانیت، لوازم خانه را بیندازد و اسباب بازی هایش را له کند. اگر کودک شما هم به طور عمد وسایل خانه را خراب می کند، مسأله را جدی بگیرید؛ چون گاهی ممکن است این مساله نشانگر مشکلات جدی عاطفی باشد. به یاد داشته باشید که روش شما برای تغییر تمایل کودک به تخریب اشیا، ممکن است بر حسب الگوی رفتاری تغییر کند.

به کودک، برای مراقبت از اسباب بازی هایش پاداش بدهید.

اگر می خواهید به کودکتان بیاموزید که چگونه از اشیا مراقبت کند، بی تردید استفاده از تحسین و پاداش در مقابل انجام آن، کمک کننده خواهد بود. و پاداش بدهید. اگر کودک شما خرابکار و بی دقت بوده است، اکنون زمان آن رسیده است که برای رفتار درستش با اشیا و مراقبت از آنها، پاداش بدهید.

جدولی تهیه کنید که به شما نشان دهد پیشرفت کودک چگونه بوده است و بر حسب میزان پیشرفت، به او پاداش بدهید. برای مثال، اجازه بدهید مدت طولانی تری بازی کند یا بیشتر او را به گردش ببرید. وقتی می بینید که رفتارهای درست در کودک بیشتر می شود، بدین معنا که یک روز میگذرد و خرابکاری نمی کند، بعد در طی دو روز از خرابکاری خبری نیست و بعد این مدت به سه روز می رسد، با دادن پاداش به کودک نشان دهید که متوجه پیشرفت او هستید.

کاری کنید که کودک، مجبور شود امتیاز دستیابی به اسباب بازی هایش را کسب کند». به کودکی که زیاد خرابکاری می کند، اجازه ندهید در یک زمان با اسباب بازی های متعدد بازی کند، و در واقع تعدادی از اسباب بازی هایش را مصادره کنید و در مقابل رفتار درست، یکی یکی اسباب بازی های مورد علاقه اش را به او برگردانید.

همچنین، می توانید وقتی اسباب بازی جدیدی برای او می خرید، در صورتی اجازه بازی با آن را به کودک بدهید که با اسباب بازی های قدیمی اش درست رفتار کرده جدولی ترتیب دهید که به کودک نشان دهد در مقابل هربار که با این بازی اش درست رفتار کند، امتیاز کسب خواهد کرد.

 برای رفع کج خلقی و رفتارهای بد کودک اسباب بازی ها را محدود کنید.

 برای رفع کج خلقی و رفتارهای بد کودک اسباب بازی ها را محدود کنید.

یک کودک آرام می تواند به طور همزمان، چندین اسباب بازی داشته باشد؛ ولی یک کودک پرتحرک و شلوغ، ممکن است وقتی چند اسباب بازی داشته باشد بیش از حد برانگیخته شود.

اسباب بازی های اضافی را کنار بگذارید. اسباب بازی های خراب و شکسته و بی استفاده را دور بیندازید و یا آنها را تعمیر کنید و به کس دیگری بدهید. بهتر آن است که به کودکتان، نیکوکاری را بیاموزید. کودک را تشویق کنید که چندتا از اسباب بازی های سالم و خویش را جدا کند و به سازمان های خیریه بدهد.

این کار با و اسباب بازی های مناسب را انتخاب کنید. بسیاری اسباب بازی ها بر خلاف آنچه سازندگان آنها می گویند، نه تنها آموزشی نیستند، بلکه کودک را خسته و عصبانی میکنند. گاهی نوع اسباب بازی، خوب و جالب است، ولی بازی با آن ورای توانایی کودک شماست. این گونه اسباب بازی ها را باید نگه دارید تا کودک بزرگتر شود و یا مهارت بیشتری در استفاده از آن پیدا کند. بعضی اسباب بازی ها را وقتی به کودک می دهید، خودتان هم باید در بازی با آن به کودک کمک کنید و یا بر کار او نظارت کنید. خرید این اسباب بازی ها به حوصله و لطف شما هم بستگی دارد. و دسترسی به اسباب بازی ها را محدود کنید.

اگر شما در هر زمان به کودک یک یا دو اسباب بازی بدهید و از او بخواهید هر وقت بازی اش تمام شد آنها را به شما بدهد و یک اسباب بازی دیگر بگیرد. کودک ارزش زیادی برای اسباب بازی هایش قایل خواهد شد و قدر آنها را خواهد دانست.

این پیشنهاد، به ویژه برای کودکانی که سابقه خراب کردن اسباب بازی هایشان را دارند، مؤثر است. باید آنقدر در اجرای این عمل نظارت کنید تا به صورت عادت درآید. اند و قوانینی برای بازی وضع کنید. باید به کودکتان بیاموزید که چگونه با اسباب بازی هایش بازی کند و چگونه وقتی آنها را لازم ندارد، کنار بگذارد تا خراب نشوند.

همه ما به یاد می آوریم که وقتی یک اسباب بازی را با بی اعتنایی به کناری می انداختیم، از آن لحظه ارزش آن برایمان کمتر می شد. الگوی بازی را تغییر دهید و به کودکتان قوانین هر بازی را به درستی بیاموزید. به او قوانین کلی بازی در خانه را هم بگویید.

برای مثال، ممکن است یکی از قوانین این گونه باشد که اگر می خواهد در هر لحظه با یک اسباب بازی سرگرم باشد، باید اسباب بازی قبلی را سرجایش بگذارد.

کودک شلوغ را آرام کنید.

کودک شلوغ را آرام کنید.

روش های زیر را همراه با روش هایی که در مقاله اختلال در تمرکز همراه با بیش کاری را به کار گیرید تا بتوانید کودک بیش از حد شلوغ خود را آرام کنید. و مکان های خاصی از خانه را برای تردد کودک مشخص کنید.

اگر محدوده خاصی را برای کودک تعیین کنید و ورود به بعضی مکان ها را برای او محدود کنید، راحت تر می توانید بر اعمال کودک نظارت داشته باشید و کودک هم راحت تر خواهد بود.

اشیا شکستنی و خراب شدنی را از دسترس او دور کنید. اگر در محدوده مجاز، چیزی وجود دارد که کودک می تواند آن را خراب کند یا بشکند، حتما آن را به مکان دیگری از خانه که کودک محدودیت تردد دارد ببرید و یا در یک کمد قفل دار قرار دهید تا کودک بیاموزد که نباید با آنها بازی کند. و برای محتاط بودن به کودک پاداش بدهید.

اگر کودک در داخل خانه به آرامی راه می رود، او را تشویق کنید. به زمانهایی که کودک مراقب، است توجه کنید و به او نشان دهید که رفتار او را می پسندید. یک جدول به دیوار بچسبانید و تعداد روزهایی را که کودک چیزی را نشکسته، خراب نکرده و یا نینداخته است، ثبت کنید. اگر کودک به خراب کردن و شکستن اشیاء ادامه می دهد، از روش های مناسبی مانند تصحيح بیش از حد استفاده کنید.

 با کودک همکاری کنید.

اگر کودک شما خیلی کنجکاو است و می خواهد بداند هر چیز چه طور کار میکند خودتان بر کار او نظارت کنید و بعد از بازکردن یک وسیله به او کمک کنید تا آن را ببندد و یا وسایل قدیمی تان را (مثل یک رادیوی قدیمی) به جای اشیا با ارزش به او بدهید که خراب کند. و پروژه ای به کودک محول کنید. بسته های آموزشی (کیت) متعددی در بازار وجود دارند که برای تقویت قدرت سازندگی و سیراب کردن تشنگی علمی کودکان، طراحی شده اند.

همچنین، کتاب هایی وجود دارد که به کودک می آموزند چه طور با به کارگیری وسایل ساده، اشیاء جالبی بسازند. کودکتان را به فروشگاه های وسایل آموزشی ببرید و با هم پروژه ای را انتخاب کنید (مثل ساخت هواپیمای مدل یا سرهم کردن یک ابزار الکتریکی) و وسایل لازم را برای اجرای آن تهیه کنید. سپس، با صبر و حوصله نظارت کنید تا کودک شروع به کار کند و هر جا نیاز داشت به او کمک کنید تا پروژه اش را تمام کند.

خلاقیت داشته باشید. اشیا قدیمی را جمع آوری کنید. مثل ساعت ها، جاروبرقی خراب، دوچرخه از کارافتاده و… که خراب کردن آنها اشکالی ندارد و کار کردن با آنها هم خطرناک نیست. این اشیاء را در یک مکان گرد آورید و به کودک بگویید می تواند با آنها هرکاری که می خواهد، انجام بدهد. اگر کودک به جای این اشیاء، دوباره به سراغ وسایلی که نباید دست بزند رفت، از روش های متناسب استفاده کنید.

راههای درست نشان دادن احساسات را به کودک بیاموزید.

راههای درست نشان دادن احساسات را به کودک بیاموزید.

آنچه مهم است اینکه کودک بیاموزد عصبانی شدن اشکالی ندارد؛ ولی نباید عصبانیتش را به شکل نادرست و خلاف عرف، نشان دهد. کودک را تشویق کنید که درباره احساساتش با شما صحبت کند. و اطمینان یابید که با رفتارتان به او می آموزید که چگونه احساساتش را بروز دهد. نام احساستان را به کودک بگویید و در حال انجام کارها با او حرف بزنید.

برای نمونه: «من خیلی عصبانی هستم. ماشین لباسشویی باز هم کار نمی کند. تعمیرکار همین الان اینجا بود و کلی پول گرفت، ولی باز هم خراب شده. باید دوباره به تعمیرگاه لباس شویی تلفن کنم، ولی باید خودم رو کنترل کنم، چون منشی تقصیری نداره. پس قبل از اینکه تلفن کنم تا ۱۰ میشمرم.»

به کودک یاد بدهید احساساتش را نامگذاری کند. وقتی کودک نداند چگونه احساساتش را به صورت شفاهی بیان کند، ممکن است مجبور شود با اعمالش احساساتش را نشان دهد.

به کودک کمک کنید نام احساساتش را بیاموزد و بیان کند. در مقاله روش های اصلی تربیت درباره مهارت های برقراری ارتباط، پیشنهادهای زیادی برای این موضوع ارائه شده است.

اگر کودک، بسیار کم سن و سال است، ممکن است لازم باشد شما برای او توضیح دهید که چه احساسی دارد.

فرض کنید کودکتان مشغول بازی ساختمان سازی (یک نوع اسباب بازی) است و نمی تواند دو قطعه را با هم جفت کند. شروع به گریه می کند و قطعات را به وسط اتاق پرتاب می کند.

در این هنگام به او بگویید: «نه! امیلی ما نباید اسباب بازی ها را پرتاب کنیم. تو چون نتونستی دو تا قطعه رو با هم جور کنی اعصابت خرد شده. حالا برو اسباب بازی هات رو بیار تا من بهت کمک کنم».

یا اینکه «امیلی، اگر به جای گریه و پرت کردن چیزها از من بخوای کمکت کنم خیلی خوشحال خواهم شد.» اگر باز هم کودک همکاری نکرد، به او بگویید: «خب، مثل اینکه برای بازی با این اسباب بازی آمادگی نداری، پس من فعلا برش میدارم».

به کودکان بزرگتر، با اجرای نمایش چگونگی ابراز احساسات را بیاموزید. با هم نمایشی ترتیب دهید که کودک در حین اجرای آن احساساتش را بفهمد، بشناسد و ابراز کند. برای مثال، جسی با عصبانیت به منزل می آید، چون دوستش جلوی بقیه دوستانش «به او پریده است»، او عصبانیتش را بر روی کامیون اسباب بازی برادرش خالی می کند و آن را می شکند.

در این هنگام، او را آرام کنید و از او بخواهید برایتان توضیح بدهد، چه شده است. با او درباره واکنش هایی که می توانست نشان بدهد، سخن بگویید و این واکنش ها را به صورت نمایش برای او بازی کنید. از او بخواهید نقش دوست پرخاشگرش را بازی کند.

سپس، برای او توضیح دهید که چگونه به جای نشان دادن عصبانیتش به آن شکل نادرست، می توانست از اول قضیه را برای شما تعریف کند، احساسش را بگوید و از شما راهنمایی بخواهد. ان کودک را برای نامگذاری احساساتش و به کارگیری رفتار مناسب در مورد آنها، تحسین کنید.

وقتی کودکتان در حال انجام کاری است و درماندگی خود را با گفتن کلمه «نمی تونم» ابراز می کند، به او پاسخ مناسب بدهید: «خوشحالم از اینکه وقتی احساس درماندگی کردی، کمک خواستی. بذار ببینم چکار میخوای بکنی. ممکنه بتونم بهت کمک کنم که اون رو انجام بدی.» به یاد داشته باشید که نباید کودک را وابسته بار بیاورید. بنابراین، کار را خودتان انجام ندهید، فقط چند راهنمایی یا پیشنهاد می تواند کار کودک را ساده تر کند.

به کودک بیاموزید چگونه عصبانیتش را کنترل کند. به کودک روش های کسب آرامش را بیاموزید.

وقتی کودک این روش ها را آموخت به او روشهای کسب آرامش فوری را نیز بیاموزید که در مواقع درماندگی به جای عصبانی شدن آنها را به کار گیرد. و مکانی را برای عصبانی شدن» معین کنید. بعضی کودکان و همچنین بعضی بزرگترها عصبانیتشان را به صورت فیزیکی تخلیه می کنند.

مکانی را برای خالی کردن عصبانیت در نظر بگیرید  می توانید در آن مکان تعدادی بالش بگذارید که کودک آنها را کتک بزند! همچنین، می توانید وقتی دیدید کودک عصبانی است به او بگویید نفس عمیقی بکشد، از اتاق بیرون برود، آب سرد به صورتش بزند و برگردد.

برای مطالعه ادامه مقالات مرتبط با این مبحث به مقالات زیر مراجعه نمایید

کج خلقی و رفتارهای منفی کودک (بخش اول)

کج خلقی و بدرفتاری کودک (بخش سوم)

دسته بندی تربیت کودک
اشتراک گذاری

نوشته های مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

سبد خرید

سبد خرید شما خالی است.

ورود به سایت