زنبورداری در فصل بهار، بچه دادن کلنی (پارت سوم)

کاربر ۱۰کاربر ۱۰
7,718 بازدید
بچه دادن کلنی در بهار

کنترل و ممانعت از بچه دادن کلنی در بهار ، یکی از کارهای مهم زنبورداری است. در اوایل بهار، کلنی هایی که زمستان را پشت سر گذاشته اند، شروع به افزایش جمعیت می کنند و برای شهدآوری به کندو آماده می شوند.

عواملی چون ملکه جوان، غذا، کندوی سالم، خشک و مرتب، کنترل بیماریها و محل مناسب زنبورستان، همه در میزان شهدآوری اهمیت دارند. برخی از کلنی‎ها بیش از حد معمول پرجمعیت شده و در معرض بچه دادن قرار می گیرند.

بچه دادن کلنی در بهار یک امر طبیعی است. بدون بچه دادن (یا تقسیم کلنی )، نسل زنبورعسل از بین می رود. در واقع تولید مثلی که داخل کندو و با تخمگذاری ملکه انجام می شود، به تنهایی برای تداوم نسل کافی نبوده و نیاز به تکثیر کلنی‎ها در خارج از کندو نیز وجود دارد. تنها کلنی‎های قوی و پرجمعیت قادرند به این ترتیب بچه تولیدکنند.

بنابراین فردی که دارای کلنی‎های پرجمعیت است و در عین حال تصمیم به تولید عسل زیاد دارد، ناخواسته حالتی به وجود می آورد که منجر به بچه دادن کلنی در بهار می شود، زیرا باعث انبوه شدن زنبوران در فضایی تنگ و کوچک شده و زنبوران از یک طرف به قدری جایشان تنگ می شود که از سرو و کول هم بالا می روند و احساس می کنند که در آینده نزدیک، جایی برای خود و زنبورانی که به دنیا می آیند وجود نخواهد داشت.

و از طرف دیگر بیکار شده اند؛ یعنی، وقتی تعداد زنبورهای موجود در یک کلنی زیاد باشد، کارها به سرعت انجام می شود و لاجرم تعدادی از زنبورهای کارگر بیکار می مانند و به فکر بچه دادن می افتند. در حقیقت، زنبوردار باید برنامه مدیریت زنبورستان را به نحو مطلوب طراحی کند و تمام موارد کاری موردنیاز را در زمان های مناسب انجام دهد.

بچه دادن کلنی در بهار

تعیین بچه دادن کلنی یا ندادن، به وسیله مشاهده حجرۂ ملکه در منطقه پرورش نوزادان صورت می گیرد. زمانی که کلنی دارای دو یا چند طبق یا طبقه پرورش نوزاد باشد، یافتن حجره‎های پرورش ملکه بسیار ساده است و با کج کردن طبق فوقانی و رؤیت قسمت زیرین قاب‎های آن می توان به وجود این حجره‎ها پی برد و به همین ترتیب سایر طبقات بررسی کرد.

کنترل بچه دادن 

در مقایسه با جلوگیری از بچه دادن کلنی در بهار، با ممانعت از ساخته شدن حجرۂ ملکه در داخل یک کلنی انجام می شود؛ در حالی که برای کنترل بچه دادن کلنی ، زنبوردار پس از به وجود آمدن حجره‎های ملکه حاوی لارو، اقدام به حذف آنها می کند.

جلوگیری از ساخته شدن حجرۂ ملکه کار مشکلی نیست، ولی هرگاه یک کلنی دارای حجره‎های ملکه لارودار شود، باز داشتن کلنی از ساختن حجره های بیشتر و در نهایت بچه دادن، مشکل است. بنابراین زنبوردار باید با تمام نیرو از ساخته شدن حجرۂ ملکه جلوگیری کند. با بچه دادن کلنی ، مقدار عسل ناچیزی در آن سال تولید می‎شود، زیرا از داشتن نیروی زنبوران مزرعه‎رو محروم هستند.

تشریح یک حجره(سلول) ملکه برای زنبوردار مبتدی کار آسانی نیست. حجرۂ ملکه در مراحل اولیه، فنجان ملکه (queen cup) نامیده می شود. فنجان ملکه تا زمانی که داخل خود فاقد تخم باشد، به این نام شناخته می شود.

ولی هنگامی که در آن تخمریزی می شود، حجره (سلول) ملکه (queen cell) نامیده می شود، زیرا به محض دارابودن تخم، تغییرات محسوسی در آن آغاز می شود. این تغییرات عبارتنداز: اضافه کردن موم به لبه های فنجان و طویل کردن آن و نیز تغییر محور حجره از حالت افقی به حالت عمود بر سطح زمین.

فنجان ملکه

حضور سلولهای ملکه در کلنی همیشه به این معنی نیست که جمعیت تمایل به بچه دادن دارد. بچه دادن با پرورش ملکه به وسیله یک کلنی، ممکن است بی نتیجه رها شود، ولی حجره‎های ملکه حاوی لارو همیشه منجر به تولید بچه یا تعویض ملكه قدیمی می شود و تخریب این حجره‎ها سودی ندارد، زیرا زنبورها دوباره اقدام به ساختن آنها می کنند و اگر هم از ساختن آنها صرف نظر کنند، در آن سال برای زنبوردار، محصول عسلی باقی نخواهند گذاشت.

وقتی سلولهای ملکه کوچک و به تعداد یک تا شش عدد و در وسط شانها ساخته شوند، غالبا جمعیت زیاد تصمیم به تعویض ملکه به جای بچه دادن می گیرد، ولی اگر سلول های ملکه بزرگ تر (با سطحی ناصاف) و به تعداد چهار تا بیست عدد و در کناره شانه ساخته شوند، نشان دهنده آن است که جمعیت بچه می دهد.

مطالب مذکور عمومیت دارد، اما استثناء هم وجود دارد. علاوه بر تغییراتی که در کلنی‎های طبیعی رخ می دهد، نژادهای خاصی نیز وجود دارد که در شرایط مساوی، تعداد بیشتری ملکه می سازند. فصل بچه دادن از جنوب به سمت شمال کرۂ زمین متغیر است.

در نزدیکی خط استوا، کلنیهای زنبور عسل از اواسط بهمن تا اواسط خرداد بچه میدهند که البته این امر به دسترس بودن غذا برای کلنی نیز بستگی دارد. در ایران، بچه دادن کلنی‎ زنبور عسل عموما در اردیبهشت یا خردادماه اتفاق می افتد و وقوع آن از مرداد ماه به بعد بسیار نادر است.

معمولا وجود سلولهای ملکه پس از بچه دادن کلنی در بهار حاکی از این است که کلنی تصمیم به تعویض ملكه قدیمی را دارد. چیدن بال های ملکه، هیچ فایده ای برای جلوگیری از بچه دادن ندارد و به جز زمانی که زنبوردار مایل به تولید عسل شان است، توصیه نمی شود.

چیدن بالهای ملکه ممکن است بچه دادن را به تأخیر اندازد، ولی جلوی آن را نمی گیرد. معمولا پس از بسته شدن سر حجرۂ ملکه، در کلنی ای که می خواهد بچه بدهد، ملكه قدیمی به همراه حدود نیمی از زنبوران، از کندو خارج شده و در جایی نزدیک کندو تشکیل خوشه میدهند (ملكه قدیمی به دلیل اینکه هنوز تخمدان هایش کمی فعالند، سنگین وزن بوده و نمی تواند زیاد از کندوی خود دور شود).

چیدن بال ملکه

چند روز بعد، اولین ملکه باکره از سلول خود خارج می شود. این ملکه، ممکن است دو کار انجام دهد:

اول این که بقیه حجره‎های ملکه را تخریب کند و خودش به عنوان تنها ملكه كلنی باقی بماند، و دوم این که با حدود نیمی از زنبوران موجود در کندو، تولید بچه دیگری کرده، از کندو خارج شود و تشکیل خوشه بعدی را بدهد. چنانچه عمل دوم انجام شود، ملکه به دلیل باکره بودن، سبک وزن بوده و نسبت به بچه اول، به مسافت دور تری از کندو می رود.

سرنوشت این بچه و سایر بچه هایی که به همراه ملكه باکره از کندو خارج می شوند، بسیار مخاطره آمیز است، زیرا ملکه که قلب کلنی است هنوز جفتگیری نکرده و احتمال این که در پرواز جفتگیری طعمه پرندگان با شکارچی های دیگر شود و یا در صورت بدبودن هوا، پس از پرواز جفتگیری، دیگر به کلنی مراجعت نکند، وجود دارد.”

جلوگیری از بچه دادن کندو

جلوگیری از بچه دادن کندو

زنبورداری که می خواهد در کارش موفق باشد، باید قبل از جریان اصلی شهد در طبیعت، کلنی های خود را به حداکثر شمار جمعیت برساند. برای رسیدن به این هدف و نیز برای جلوگیری از بچه دادن کندو، باید از مهارت و دانش زنبورداری کافی برخوردار باشد.

کلنی پرجمعیت و قوی نسبت به کلنی کم جمعیت و ضعیف، عسل بیشتری تولید می کند. به طور مثال، یک کلنی با جمعیت ۶۰هزار، عسل بیشتری از دو کلنی که هریک ۳۰هزار جمعیت داشته باشند، تولید می کند. ظاهرا جمعیتهای زیاد زنبور، در کنترل دما و رطوبت و نگهبانی و کارهای دیگر کندو از جمعیتهای کم زنبور کارآمدترند. به همین دلیل است که یک زنبوردار خوب باید تمام سعی خود را به کار برد تا از بچه دادن کندوها جلوگیری کند.

اثر بچه دادن، یک کلنی بزرگ و قوی، تبدیل به دو یا چند کلنی کوچک و ضعیف میشود که در آن سال نه تنها عسلی تولید نمی کنند، بلکه ممکن است در سرمای زمستان از بین بروند.

زنبوردار برای ممانعت از این واقعه، می بایست مرتب به بچه ها غذا بدهد یا آنها را به نقاط پرگل و غنی از شهد كوچ دهد. در این صورت جمعیت کلنی های بچه ها تا فرارسیدن سرما، افزایش یافته و می توانند گلوله بزرگ تری تشکیل دهند و با ذخیره غذایی که فراهم آورده اند به خوبی زمستان گذرانی کنند.

زیست شناسی بچه دادن و عوامل مسبب بچه دادن هنوز برای بشر روشن نشده است، ولی بر سر عامل اولیه بچه دادن کلنی زنبور عسل میان پژوهشگران و زنبورداران توافق وجود دارد به این معنی که هر دو دسته بر این عقیده اند که بچه دادن در اثر تراکم زیاد زنبور در کندو و به خصوص در قسمت پرورش نوزادان عارض می شود.

امروزه مهم ترین اقدامی که برای جلوگیری از بچه دادن انجام می شود، کاستن از تراکم زنبورها در قسمت پرورش نوزادان در کندو است. سه روش عمده برای کاهش تراکم زنبورها به شرح زیر وجود دارد:

(۱) وارونه کردن 

(۱) وارونه کردن

این عمل با اضافه کردن یک طبق به کندو و وارونه کردن قاب ها صورت می گیرد. به این ترتیب که قاب های پرورش نوزادان را از کندو به طبق انتقال داده و شانهای خالی یا دیواره های مومی را از طبق به کندو منتقل    می‎کنند. اولین نوبت وارونه کردن، معمولا در زنبورداری در فصل بهار ، اواخر فروردین انجام می شود. بعضی از زنبورداران ممکن است سه تا پنج بار در فاصله دو هفته مانده به شروع جریان شهد در طبیعت، عمل وارونه کردن قاب ها را انجام دهند. 

معمولا ملکه تمایل دارد که در قسمت بالای کلنی کار کند. بنابراین به زودی قسمت بالای کندو (طبقه مستقر روی کندو) با تخم و نوزاد و گاهی غذا پرخواهد شد، درحالی که قسمت زیرین کندو، خالی می ماند. با وارونه کردن قابها، دو قسمت کندو حاوی تخم و نوزاد می شوند و زنبوردار فضای وسیع تری را برای تخمگذاری بیشتر و بهتر ملکه فراهم میکند.

عمل وارونه کردن قاب ها که منجر به افزایش فضای پرورش نوزادان می شود، از تراکم زیاد داخل کندو می کاهد و در زنبورهای کارگر تمایل به ساختن فنجان و سپس حجره ملکه از بین می رود، زیرا دیگر انگیزه ای برای این کار ندارند.

وقتی غریزه ساختن حجره ملکه و بچه دادن در زنبورها تحریک می شود که در کندو جایی برای غذا و پرورش نوزادان وجود نداشته باشد و جمعیت بیش از حد آنها سبب بروز بیکاری در  کندو شده باشد. البته برای مشغول کردن زنبورها، می توان قابی که در بالای آن نوار مومی به عرض ۳ سانتی متر پرچ شده باشد را در کندو آویزان کرد تا موم بافی کنند.

(۲) اضافه کردن طبقه یا طبق

(۲) اضافه کردن طبقه یا طبق

اضافه کردن یک طبقه حاوی شان به هر کندوی زنبورعسل قبل از این که جریان شهد در طبیعت شروع شود، از انبوهی و ازدحام زنبوران موجود در کندوها می کاهد و این اقدام کمک بزرگی به کنترل بجه دادن کندوها محسوب می شود.

ضمن این روش، زنبور دار برای ذخیره کردن شهد و عسل، از قبل تعداد کافی طبق آماده می کند و قبل از شروع جریان شهد در طبیعت، به هر کندو یک طبق اضافه می کند تا در زمان جریان شهد مشکل و کمبودی از این بابت نداشته باشد.

در واقع در این روش زنبورداری در فصل بهار ، یک اقدام برای دستیابی به یک هدف انجام می شود، اما خود به خود برای زنبوردار چند خاصیت به بار می آورد؛ به این معنی که زنبوردار به هر کندو قبل از شروع جریان شهد یک طبق اضافه می کند که از بچه دادن کندو جلوگیری کند.

اما علاوه بر آن، طبقه‎های آماده شده در زمان بیکاری زمستان به کندوها اضافه می شوند و زنبورها علاوه بر اقدام نکردن به بچه دادن، فضای کافی و فراون برای ذخیره عسل خواهند داشت و زنبور دار مجبور نخواهد بود که در حین جریان شدید شهد در طبیعت، باعجله نسبت به بازدید کندوها و اضافه کردن طبق به آنها اقدام کند.

در واقع با این روش، زنبور دار علاوه بر دستیابی به هدف جلوگیری از بچه دادن کندو، از مزایای دیگری نیز بهره مند می‎شود، ضمن این که کار طبق‎افزایی به کندوها را جلو می اندازد.

یک خاصیت دیگر انجام این روش این است که زنبوردار مدتی قبل از نیاز واقعی، عملیات طبق‎افزایی را انجام می‎دهد و در طول این مدت شان های خالی و آماده مصرف، به جای قرار داشتن در انبار؛ یعنی، در معرض حمله و خسارت پروانه (بید) موم خوار، در کندو قرار میگیرند و از خسارات ممکن طی همین مدت جلوگیری می شود.

در این روش کلنی‎ها به تدریج قوی می شوند و هرچه سرعت قوی شدن جمعیت زیاد باشد، زنبوردار از امکان بچه دهی یا فقدان محل کافی برای ذخیره عسل در کندوهایش نگرانی نخواهد داشت

توجه: وقتی زنبوردار بخواهد عسل مایع تولید کند (نه عسل شان)، باید طبقات جدیدتری روی طبقات قبلی اضافه کند. به این روش طبقه گذاری، «طبقه گذاری بالا» (Top supering) میگویند؛ یعنی، اضافه کردن طبق جدید در بالای طبقات قبلی. اما هنگامی که تولید عسل شان موردنظر باشد، طبق جدید را باید در زیر طبقات قبلی که از عسل پرشده و یا در حال پر شدن باشند، گذاشت.

یعنی، درست بالای منطقه پرورش نوزادان که به این روش طبقه گذاری، «طبقه گذاری پایین» (Bottom supering) گویند. اصولا تفاوت اساسی در مدیریت تولید عسل مایع و عسل شان، فقط مكان طبقه گذاری است که ذکر شد.

(۳) روش دیماری

(۳) روش دیماری

این روش، عبارت است از محبوس کردن ملکه در قسمت زیرین کندوی اصلی و قرار دادن قاب های پرورش نوزادان در بالاترین طبقه. محبوس کردن ملکه با قرار دادن یک وسیله به نام «جداگر ملکه» در قسمت بالای کندوی اصلی صورت می گیرد. به این ترتیب، ملکه نمی تواند از کندو وارد طبقه یا طبقات شود. این جداسازی مؤثر ملکه از قابهای پرورش نوزادان، احتمالا بهترین روش جلوگیری از بچه دادن است.

استفاده از جداگر ملکه در زنبورداری تجارتی عملی نیست، ولی برای کسانی که به منظور سرگرمی به زنبورداری اشتغال دارند، استفاده از جداگر ملکه برای ممانعت از بچه دادن کلنی ممکن است. تنها موضوعی که زنبور دار در این روش باید به آن توجه کند این است که ۵ تا ۷ روز پس از انجام این روش، بایست از قاب های پرورش نوزادان بازدید کند و در صورت وجود حجرۂ ملکه، آن را بردارد.

کنترل بچه دادن کلنی در بهار

کنترل بچه دادن کلنی

در فصل بچه دادن کلنی در بهار ،  به محض این که درون کندو حجره های حاوی لارو ملکه مشاهده شود، باید برای ممانعت از بچه دادن اقدام کرد. بریدن و برداشتن حجرههای ملکه یکی از راههاست. حجرههای ملکه، برجسته و قابل تشخیص اند. وجود آنها در کلنی ثابت می کند که مراحل بیولوژیکی بسیار پیچیده ای در حال انجام است.

برداشتن حجره‎های ملکه از یک کلنی می تواند عمل بچه دادن را به تعویق اندازد، ولی جلوی آن را نمی تواند بگیرد، زیرا به محض برداشتن این حجرهها، معمولا زنبورها حجره های بیشتری خواهند ساخت. بزرگترین خطر بریدن حجره‎های ملکه، این است که زنبور دار یکی از آنها را نبیند و ببرد؛ در نتیجه عمل بچه دادن صورت خواهد گرفت.

تولید کنندگان عسل شان، کلنی های خود را پرجمعیت نگه می دارند، به طوری که زنبورها در فضایی کوچک و پرازدحام، برای کار کردن به هم فشار می آورند. در نتیجه به بچه دادن تشویق می شوند.

تولیدکنندگان عسل شان مجبورند سلولهای ملکه را هر ۷ یا ۸ روز یک بار بریده و بالهای ملکه ها را در کلنی‎ها بچینند تا اگر بچه ای از کندو خارج شد، دوباره مراجعت کند. حال اگر غفلتا یک سلول ملکه دیده و بریده نشود، بچه به همراه ملکه با کره از کندو خارج خواهد شد. البته زنبورداران نیز دریافته اند که برداشتن سلولهای ملکه بیش از سه بار اقتصادی نیست.

وجود سلولهای ملکه در کلنی، تنها یکی از نشانه های بچه دادن است. پژوهش هایی که در این زمینه صورت گرفته است، نشان می دهد که در همان زمان، وقایع دیگری درون کلنی اتفاق می افتد؛ از جمله، این که در طول ۴ تا ۵ روز پیش از زمان خروج بچه از کندو، ملکه به اندازه یک سوم وزن بدن خود کاهش وزن می دهد.

کم شدن وزن بدن ملکه برای پرواز کردن ضروری است. یک چنین کاهش وزنی، روی تخمگذاری و فعالیت های دیگر ملکه تاثیر قاب های پرورش نوزادان در بالاترین طبقه.

محبوس کردن ملکه با قرار دادن یک وسیله به نام «جداگر ملکه» در قسمت بالای کندوی اصلی صورت می گیرد. به این ترتیب، ملکه نمی تواند از کندو وارد طبقه یا طبقات شود. این جداسازی مؤثر ملکه از قاب‎های پرورش نوزادان، احتمالا بهترین روش جلوگیری از بچه دادن است.

کنترل بچه دادن کلنی

استفاده از جداگر ملکه در زنبورداری تجارتی عملی نیست، ولی برای کسانی که به منظور سرگرمی به زنبورداری اشتغال دارند، استفاده از جداگر ملکه برای ممانعت از بچه دادن کلنی ممکن است. تنها موضوعی که زنبور دار در این روش باید به آن توجه کند این است که ۵ تا ۷ روز پس از انجام این روش، بایست از قاب های پرورش نوزادان بازدید کند و در صورت وجود حجرۂ ملکه، آن را بردارد.

هنگامی که در یک کلنی، سلول های ملکه بافت شود، تنها سه روش اساسی برای کنترل بچه دادن کلنی در بهار وجود دارد که عبارتند از:

  •  حذف ملکه از لنی
  •  حذف قاب های پرورش نوزاد
  • جدا کردن ملکه از قاب های پرورش نوزاد.

همچنین می توان کلنی را به دو نیم تقسیم کرد و به نیمه بدون ملکه، یک ملکه معرفی کرد و یا در صورت وجود سلول ملکه در آن، اجازه داد تا زنبورها خودشان ملکه را پرورش دهند. قاب های نیمه حاوی ملکه قدیمی را باید به دقت نگاه کرد که سلول (حجره) ملکه ای روی آن ها وجود نداشته باشد و اگر وجود داشته باشد، باید بلافاصله آنها را تخریب کرد.

به هر حال این کار چیزی بیش از گرفتن بچه مصنوعی نیست و در اثر آن دو کلنی ضفيف به وجود می آید که مجموع آن دو قادر به تولید عسل به اندازه یک کلنی اولیه نخواهد بود.

تفکیک ملکه از قاب‎های پرورش نوزاد، همان روش دیماری است که در فوق شرح داده شد. از این روش می توان هم در کنترل و هم در جلوگیری از بچه دادن استفاده کرد.

یک روش معمول دیگر نیز برای کنترل بچه دادن کلنی در بهار وجود دارد. به این ترتیب که به طبق پرورش نوزادان در بالای کلنی، یک ملکه جدید معرفی کرده تا با این روش یک کلنی با دو ملکه تشکیل شود.

این دو قسمت را که هر یک دارای یک ملکه است، درست قبل از جریان شهد در طبیعت می توان با هم ادغام کرده و یک کلنی پرجمعیت به وجود آورد. این روش که دوملکه‎ای نامیده می شود، به چند شکل قابل انجام است که یکی از آنها به طور خلاصه در زیر تشریح می شود:

آماده سازی کلنی‎ها

عملیات آماده سازی کلنی‎ها پس از زمستان و آغاز بهار شروع می شود. ابتدا کلنی‎ها از نظر وجود یا عدم وجود ملکه، میزان ذخیره غذایی، بیماری ها و سایر امور بررسی می شوند.

کلنی های مرده و ضعیف را حذف و به کلنی های بی ملکه، ملكه جوان معرفی می کنند و داروهای ضروری نیز به آنها داده می شود. پس از گذشت یک تا یک ونیم ماه از این عملیات، بیشتر کلنی‎ها دارای ۶ تا ۷ قاب نوزاد بوده و به خوبی قادرند شانهای دو طبقه را بپوشانند.

حدود ۴ تا ۶ هفته قبل از شروع جریان شهد در طبیعت منطقه، اقدام به دوملکه‎ای کردن کلنی‎ها می شود. به این ترتیب که نیمی از قاب های حاوی نوزاد و ذخیره عسل و گرده گل و زنبوران موجود روی آنها را به همراه ملکه قدیمی در دو طبقه پایین قرار داده و روی آنها یک شبکه دولایه توری گذاشته و در بالای این شبکه، طبقی گذاشته می‎شود که قبلا سوراخ پرواز در آن تعبیه شده باشد. در این طبق، نیم دیگر قاب ها به همراه زنبوران آنها قرار داده می شود و سپس یک ملكه جوان به آنها معرفی می‎شود.

ادغام کلنی ها

مسلما تعدادی از زنبوران کلنی فوقانی مجددا به کندوی اصلی خود باز می گردند، در این صورت لازم است یکی دو روز بعد، اگر جمعیت آن کم شده باشد تعدادی زنبور را از کلنی‎های قوی دیگ برداشته و به آن اضافه کرد. به تدریج که جمعیت هر دو کلنی زیاد می شود و به فضای بیشتری نیاز خواهد بود، باید طبقه جدید به هر یک از آنها اضافه شود. زمانی که جریان اصلی شهد در طبیعت شروع شد و تعدادی از قابها از شهد و عسل پر شد، عملیات متحدکردن کلنی انجام می‎شود.

برای ادغام کردن از صفحات روزنامه در بین دو کلنی استفاده میشود. شبکه دو لايه توری نیز حذف می شود. زنبورها خود ورق روزنامه را جویده و کم کم باهم ادغام می شوند. از دو ملکه موجود معمولا آن که جوان تر است، دیگری را کشته و خودش به عنوان تنها ملكه کلنی باقی می ماند و به تخمگذاری می پردازد.

به طور کلی، نتایج بسیار خوبی از روش مذکور به دست می آید که یکی از آنها برطرف شدن مشکل بچه دادن کلنی‎هاست. حذف قاب های پرورش نوزاد یا حذف ملکه از کلنی نیز گامهای مؤثری در کنترل بچه دادن است که اگر این گام ها به طور صحیح برداشته نشوند، ممکن است کلنی ضعیف شود و عسلی مازاد بر نیاز زنبورها تولید نشود.

دکتر میلر، پیشنهاد کرده است که ملکه را به مدت ۷ تا ۱۰ روز در یک قفس پرورش ملکه زندانی کرده تا بچه دادن کلنی در بهار کنترل شود. تأثیر این عمل همانند برداشتن و حذف ملکه از کلنی است. در این فاصله، تخمگذاری متوقف می شود و از زیادی بیش از حد جمعیت کاسته می شود. در عین حال از ساخته شدن سلول های اضافی ملکه نیز جلوگیری می‎شود، اما هنوز لازم است حجره هایی که پیش از این ساخته شده اند، بریده شود و از کندو خارج شود.

برحسب توان کلنی، ممکن است لازم باشد تعدادی از قاب های پرورش نوزاد را برداشته و به جای آنها تعدادی پوکه (قاب موم بافی شده خالی) در وسط کندو و بین قاب های دیگر گذاشته شود. این کار باید توام با برداشتن سلولهای ملکه ای که قبلا ساخته شده‎اند انجام شود. در هوای سرد، دور کردن قابهای حاوی نوزاد از کلنی، خطرناک است و میتواند باعث مرگ نوزادان شود.

زنبوردار موفق همواره متوجه این ریزه کاری ها است و کارهای لازم را در زمان های معین به دقت انجام می دهد. تجربه زنبوردار بهترین راهنمای اوست. یک کلنی با کلنی دیگر و یک فصل با فصل دیگر متفاوت است و زنبوردار در مبارزه دایمی با شرایط نامساعد و دشوار، می کوشد تا همواره کلنی‎های خود را قوی نگهدارد تا بتواند عسل بیشتری از آنها برداشت کند.

این مقاله در 4 بخش ارائه شده است. برای مطالعه دیگر مقالات از مطالب زیر استفاده کنید:

زنبورداری در فصل بهار، مدیریت کلنی‌ها‎ (پارت اول)

زنبورداری در فصل بهار، تغذیه بهاره زنبورها (پارت دوم)

زنبورداری در فصل بهار ، وسایل تمیز و شان های خوب (پارت چهارم)

دسته بندی پرورش زنبور عسل
اشتراک گذاری

نوشته های مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

سبد خرید

سبد خرید شما خالی است.

ورود به سایت