مراقبتها و کارهای زنبوردار در مرداد
یکی از کارهای زنبوردار در مرداد این است که اگر شرایط لازم برای تخم گذاری ملکه را فراهم نکند، ضعف جمعیت در اواخر زمستان جبران پذیر نخواهد بود.
۱- اردیبهشت، خرداد، تیر و در شرایط خاصی فروردین ماه دوره ای از سال است که در آن بیشترین محصول عسل از کندوها برداشت می شود. اما مردادماه زمانی است که زنبوردار باید برای حفظ منافع خود در سال آینده به تقویت جمعیتهای کندوهایش بپردازد.
از تخمهایی که ملکه زنبور عسل در مرداد به بعد می گذارد، زنبورهایی متولد می شوند که در پاییز و زمستان همان سال و اوایل بهار سال بعد در کندو فعالیت می کنند. در اواخر زمستان، جمعیت کندوها هرچه بیشتر قوی باشد، ملکه تخم بیشتری می گذارد و در نتیجه جمعیت فعال و شهداور کندوها در اوایل بهار قویتر خواهد بود و اگر جمعیت بسیار قوی باشد، از اولین محصولی که در اوایل بهار به گل می نشیند، محصول عسل خوبی در اواخر فروردین ماه نصیب زنبوردار میشود.
بنابراین به نفع زنبوردار است که در مردادماه عوامل تحریک ملکه برای تخم گذاری را فراهم کند و این تحریک را در ماه های شهریور و مهر نیز ادامه دهد تا جمعیت کلنیها در اواخر زمستان هرچه بیشتر قوی باشد.
۲- از مهمترین کارهای زنبوردار در مرداد جلوگیری از کاهش سریع تخم گذاری توسط ملکه است که این کار تحت تأثیر دو عامل است؛ الف – طول روز، ب – تغذیه.
الف – طول روز
هرچه طول روز بیشتر باشد، تعداد تخم گذارده شده توسط ملکه بیشتر خواهد بود. بنابراین مشاهده می شود که در طول سال وقتی روزها کوتاه می شود، تخمگذاری ملکه کم میشود و وقتی روزها بلند می شود، تخمگذاری زیادتر می شود.
اما ما می دانیم که داخل کندو تاریک همیشه شب است و نوری در داخل کندو وجود ندارد که در طول تابش آن ملکه را تحت تاثیر قرار دهد، پس چگونه می توان گفت که طول روز روی رفتار تخمگذاری ملکه موثر است. به نظر مولف، طول روز روی فعالیت ملکه بی تأثیر است، زیرا ملکه چه روز باشد و چه شب، به طور غریزی در ظلمات داخل کندو محبوس است.
در واقع طول روز روی فعالیت شهداوری زنبوران کارگر موثر است نه روی تخمگذاری ملکه و اگر با افزایش یا کاهش طول روز ملکه تعداد بیشتر یا کمتری و تخم میگذارد، علت این است که با افزایش طول روز، مدت زمان فعالیت شهدآوری زنبورهای کارگر بیشتر می شود و با کاهش طول روز، مدت زمان فعالیت شهدآوری زنبوران کارگر کمتر میشود.
به عنوان یک اصل کلی در زنبورداری، در هر زمان از سال که به هر علتی فعالیت شهدآوری زنبورهای کارگر کم شود، ملکه این کاهش فعالیت را حس میکند و بلافاصله به صورت کاهش شدت تخمگذاری از خود عکس العمل نشان می دهد و همان طور که قبلا گفته شد، این عکس العمل ملکه یک عمل محافظه کارانه ملکه در قبال سرنوشت فرزندان آینده اش است.
به عبارت دیگر، ملکه زنبورعسل به عنوان یک مادر و مثل تمامی مادران فداکار دیگر، به محض احساس کاهش ذخایر غذایی در کندو که نشانه آن از دیدگاه ملکه کاهش فعالیت شهدآوری به کندو است، به تنها اقدام ممکن خود؛ یعنی، کاهش تخمگذاری دست می زند تا به این وسیله مطمئن شود که فرزندانی بدون تأمین غذایی از وی متولد نخواهد شد.
ملکه همواره محاسبه میکند که چقدر ذخیره غذایی در کندو موجود است و چه تعداد تخم گذارده شده باید از آن تغذیه کند. ملکه چون زنبوردار و نقش وی را نمی شناسد و از این حقیقت آگاه نیست که زنبوردار در شرایط کمبود غذا، لاروهایش را به طور دستی تغذیه خواهد کرد، فقط به قدرت تشخیص خود از میزان ذخیره غذایی متکی است و تنها زمانی باشدت و علاقه به تخمگذاری مشغول می شود که احساس کند زنبوران کارگر به فعالیت شهدآوری مشغولند.
بنابراین به این نتیجه می رسیم که طول روز در شدت تخمگذاری ملکه بی تأثیر است و تنها عامل تحریک کننده ملکه زنبورعسل برای تخمگذاری، جریان فعال شهد به داخل کندو یا کل غذای وارد شده در طول روز به داخل کندو است که خوشبختانه برای ملکه فرقی نمی کند که غذای تأمین شونده از شهد گلهاست یا از ظرف شربتی که توسط زنبوردار در کندو قرار داده شده است؛ زیرا در هر صورت غذای کافی تأمین میشود و این تنها خواسته یا نیاز روحی ملکه برای تخم گذاری است.
ب – تغذیه
شدت تخمگذاری یا تعداد تخم گذارده شده توسط ملکه در هر روز رابطه مستقیمی با شدت غذا آوری یا مقدار شهدآورده شده به کندو توسط زنبوران کارگر دارد. تغذیه مهم ترین عامل کنترل شدت تخمگذاری ملکه است که خوشبختانه این عامل در اختیار زنبوردار است و امروزه در زنبورداری از کارآیی این عامل در تعقیب اهداف مختلف استفاده میشود. به طور مثال، در مردادماه که جریان شهد در طبیعت به شدت کاهش می یابد، به تدریج از شدت تخمگذاری ملکه نیز کاسته می شود. اگرچه زنبوردار قادر به جلوگیری کامل از افت شدت تخمگذاری ملکه نخواهد بود، ولی می تواند این کاهش اجباری را با تغذیه مکمل به حداقل ممکن برساند.
۳- شدت و طول مدت تخمگذاری در ملکه های زنبورعسل صفات ارثی هستند که این صفات در سرعت تقویت جمعیتها به شدت مؤثرند. زنبوردار همواره باید با حذف ملکه هایی که از لحاظ شدت و طول مدت تخمگذاری ضعیف هستند، حتی الامکان از انتقال این صفات به فرزندان ملکه (کارگران) جلوگیری کند. با آزمایش زیر، زنبوردار می تواند ملکه های قابل حذف در مجموعه کندوهایش را مشخص کند.
درحالی که شرایط طبیعی برای تمام کلنیهای یک زنبورستان یکسان است، چنانچه تمام کلنیها از لحاظ جمعیت تقریبا مساوی باشند، زنبور دار باید پس از تعیین میزان عسل سالیانه تمام کندوها به طور انفرادی از روی (شناسنامه کندوها)، مجموع کل عسل سالیانه تمام کندوها را بر تعداد کندوها تقسیم کند.
حاصل این تقسیم، میانگین عسل تولیدی در زنبورستان وی است. حال زنبوردار به راحتی می تواند ملکه های تمام کندوهایی که میزان تولید عسل آنها از عدد میانگین کمتر است را حذف کند و به جای آنها ملکه های جوان به کندوهای بی ملکه شده معرفی کند. این عمل ساده، به تنهایی یکی کارهای مهم زنبوردار در اصلاح نژاد زنبورستان خود از طریق انتخاب خوبها و حذف بدها است که در نتیجه آن صفات بد به تدریج از زنبورستان حذف و صفات خوب جایگزین می شود. یک مثال عددی برای تعیین ملکه های لازم به حذف به شرح زیر است:
مسئله: زنبورداری ۱۰ کندو در زنبورستان خود دارد که مجموع مقادير عسلهای برداشت شده از آنها در طول سال برحسب کیلوگرم به شرح زیر است. در هر پرانتز عدد سمت چپ شماره کندو و عدد سمت راست، عسل تولید شده برحسب کیلوگرم در سال توسط همان کندو است.
(۱-۴۸) ،(۲-۵۲) ،(۳-۳۷) ،(۴-۴۵) ،(۵-۲۸)
،(۶-۳۵) ،(۷-۳۹) ،(۸-۳۲)،(۹-۵۰ )،(۵۸ -۱۰)
تعیین کنید از بین ۱۰ کندو، ملكه كدام کندوها باید حذف و ملکه جوان به آن معرفی شود.
حل مسئله: ابتدا مقدار تولید عسل سالیانه ۱۰ کندوی فوق را با هم جمع می کنیم
۴۲۴ =۴۸ +۵۲ + ۳۷ + ۴۵ + ۲۸ + ۳۵ + ۳۹ +۳۲ +۵۰ +۵۸
و مقدار کل عسل سالیانه تولید شده(۴۲۴ کیلوگرم) را بر تعداد کندوهای زنبوردار (۱۰) تقسیم می کنیم تا متوسط تولید عسل ۱۰ کندو به دست آید.
۴ /۴۲ = ۱۰. ۴۲۴
۴۲ / ۴ کیلوگرم، متوسط تولید ۱۰ کندو است. حالا مقدار تولید عسل در تک تک کندوها را با تولید (۴ /۴۲ ) مقایسه می کنیم و بعد ملكة كندوهایی که تولید آنها کمتر از حد میانگین (۴ /۴۲ کیلوگرم) باشد را حذف میکنیم.
بنابراین ملاحظه می شود که از ۱۰ کندوی موجود در این زنبورستان، تولید ۵ کندو کمتر از میانگین تولید است و این کندوها عبارتند از: «کندوی شماره ۳ با تولید ۳۷ کیلوگرم) «کندوی شماره ۵ با تولید ۲۸ کیلوگرم»؛ «کندوی شماره ۶ با تولید ۳۵ کیلوگرم»؛ «کندوی شماره 7 با تولید ۳۹ کیلوگرم»؛ و «کندوی شماره ۸ با تولید ۳۲ کیلوگرم» که باید ملكه آنها حذف شود و ملكه جوان به هریک از آن ها معرفی شود.چنانچه زنبور دار ملکه جوان در اختیار نداشته باشد، می تواند هر یک از کندوهای بی ملکه را با یک بچه مصنوعی یا یک پسبچه ادغام کند.
چنانچه زنبودار هرساله این عمل اصلاح نژادی ساده را انجام دهد، وی همواره قادر خواهد بود که ملکه های ضعیف را شناسایی کند و از ملکه های قوی و دارای صفات ارثی برتر استفاده کند. بی شک، با حذف هر ملکه، زنبور دار باید متحمل هزینه برای تأمین ملکه جوان شود، ولی او با این عمل ساده و کم هزینه، هم یک ملکه جوان و قدرتمند را به کار گرفته و هم از به ارث رسیدن صفات بد ملکه ضعیف در زنبورستان خود جلوگیری می کند که این مزایا ارزش اقتصادی بسیار بیشتری را در قالب تولید عسل بیشتر به زنبوردار بر می گرداند.
البته طبیعت نیز چنین انتخابی را انجام می دهد. به این معنی که در سالهای کم شهد یا سالهایی که به علت سرمای ناگهانی یا باران های پی در پی، زنبورهای کندوهای ضعیف فرصت جمع آوری شهد کافی نداشته باشند و فقط جمعیتهای قوی و فعال قادر به جمع آوری شهد کافی برای زمستان گذرانی باشند، جمعیتهای ضعیف و غیرفعال حداکثر تا اواسط زمستان ذخیره غذایی خواهند داشت و لذا از گرسنگی خواهند مرد. ملاحظه می شود که طبیعت خودش هم به اصلاح نژاد زنبورعسل کمک می کند، اما اگر زنبوردار هرساله به حذف ملکه های ضعیف اقدام کند، دیگر کندوهایی با جمعیت ضعیف ندارد که طبیعت آنها را حذف کند و چنین زنبورداری همیشه موفق تر خواهد بود.
۴- یک عمل مدیریتی خوب در اردیبهشت و خردادماه تولید بچه زنبور مصنوعی است که از کارهای زنبوردار در مرداد است که از آنها در این ماه برای متحد کردن با کندوهای ضعیف استفاده کند و به این ترتیب از اتحاد یک کندوی ضعیف و یک بچه با ملکهای جوان، جمعیتی تشکیل می شود که زمستان را به راحتی می گذراند و در بهار آینده با قدرت زیاد فعالیت خود را آغاز می کند.
۵- در مردادماه و در بیشتر نقاط ایران در تیرماه، زنبوران کارگر به کشتن و اخراج نرها از کندو می پردازند و وقتی عمل نرکشی در مرداد ماه پایان گرفت، سال جدید زنبورها شروع می شود. تقریبا در تمام نقاط ایران، از اول شهریور ماه، سال جدید زنبورها شروع می شود. جمعیت های سالم، پاییز و زمستان را بدون زنبورهای نر میگذرانند و وجود زنبور نر در کندو در این دو فصل نشانه فقدان ملکه در کندو یا طبیعی نبودن وضع داخلی کندو است.
6- پس از برداشت آخرین محصول عسل در مرداد ماه، بلافاصله تغذیه پاییزه را شروع کنید.
۷- در مردادماه معمولا جمعیت کندوها قوی است، ولی این جمعیت تقریبا به طور کامل در بهار و تابستان متولد شدهاند و پس از چند هفته خواهند مرد. بنابراین بهتر است زنبوردار از فرصت استفاده کند و تا حد امکان از این کارگران نزدیک موت، به نفع زنبورهای جوان آینده و خودش کار بکشد.
لذا زنبوردار بهتر است که با قرار دادن غذای کافی در اختیار زنبوران مذکور، اولا آنها را وادار به ذخیره سازی غذای زمستانی کند تا زنبورهایی که از این پس متولد می شوند و در تمام پاییز و زمستان و حتی اوایل بهار زنده زنده خواهند ماند، ازاین زحمت معاف باشند و بتوانند مدت بیشتری زندگی کنند و همین زنبورها بتوانند حتی الامکان در اواخر فروردین ماه یک محصول عسل تحویل زنبور دار بدهند.
۸- برخی جمعیتها غذای دستی را قبول کرده و غذای هر روز را تا صبح روز بعد تمام می کنند. اما برخی جمعیتها غذای دستی را قبول نمیکنند و چنانچه به خودشان رها شوند، در زمستان از گرسنگی تلف میشوند. به درستی معلوم نیست که چرا برخی از جمعیتها تغذیه دستی را نمی پذیرند – شاید اینها زنبورهای چموش یا مبارزی هستند که عسل تولید کرده خود را از زنبوردار طلب می کنند و حاضرند از گرسنگی بمیرند، ولی به جای عسل، شربت شکر نخورند.
راه کار این مشکل این است تا به جمعیتهای پذیرنده غذای دستی، غذای بیشتری باید داده شود و قابهای پر کرده و زاید بر مصرف زمستان آنها به تدریج براشته شود و داخل جمعیتهایی که غذای دستی را نپذیرفته اند، آویزان کرد. به این ترتیب بین جمعیت های یک زنبورستان تعادل برقرار می شود.
9- به دلیل کمبود شهد، در ماه های مرداد، شهریور و مهر، غارت شدت می گیرد. از کارهای زنبورداری در مرداد این است که برای جلوگیری از غارت، تغذیه زنبورها بعد از غروب آفتاب که همه جمعیت ها وارد کندوهای خود شده اند، انجام شود. ضمنا در طول روز برای بازدید، سر هیچ کندویی به مدت زیاد باز گذاشته نشود و سوراخ پرواز تنگتر شود.