پرتاب کردن
ابتدایی ترین مشکلات دوره کودکی پرتاب کردن اشیا است. با اینکه این روش نیز نوعی از آزمایش و وسیله ای برای رشد مهارت های کودک است، ولی نمی توان به آن بی اعتنایی کرد و آن را نادیده گرفت؛ زیرا خطرناک است.
قاطع باشید. هنگامی که کودکتان چیزی را بر روی زمین می اندازد، با صدای بلند و روشنی بگویید: «نه، اونو ننداز!»
کودک را به طور موقت از آن شی محروم کنید. اگر کودک باز هم به انداختن ادا آن را از دستش بگیرید و مدت دو دقیقه در دست خود نگه دارید. اگر باز هم ادامه داد، تمام روز، کودک را از آن شی محروم کنید.
کودک را به طور موقت بیرون ببرید. اگر نمی توانید، شی را دور کنید و کودک را از آن محروم کنید، کودک را از آنجا بیرون ببرید و او را در حالت محرومیت نگه دارید. در مورد قوانین محرومیت موقت، ( به مقاله روش های اصلی تربیت پارت سوم مراجعه کنید).
از روش تصحیح بیش از حد استفاده کنید. او را وادارید که آنچه را به هم ریخته درست کند. برای مثال، اگر سنگ های باغچه را به این سو و آن سویرتابی است، او را وادارید که دوبرابر سنگهایی را که پرتاب کرده است، جمع کند صورت لزوم، دستش را بگیرید و او را راهنمایی کنید که چطور کاری را که خراب کرده است، درست کند. تصحيح بیش از حد می تواند، عذرخواهی از افرادی که کودک آنها را آزرده کرده و یا اشیاء آنها را شکسته است، باشد؛ مثلا اگر چیزی را شکسته است، می توانید او را وادار کنید که تکه های آنرا جمع کند.
ابتدایی ترین مشکلات دوره کودکی و سرو صدا راه انداختن
کودکان خردسال، دوست دارند سروصدا راه بیندازند و از این کار لذت می برند. این کار جالب است، ولی اغلب به شدت اعصاب والدین را خراب می کند. در این حالت، افزون بر اینکه باید بازدارنده باشید، لازم است خلاق نیز باشید و اشیایی را که با زدن بر روی آنها سروصدا راه می اندازند، برای کودک فراهم کنید.
اسباب بازی های مانند طبل و میزهایی که به این منظور طراحی شده اند و یا قاشق چوبی، کتری کهنه، چکش پلاستیکی و سینی به او بدهید. اشیا پلاستیکی یا الاستیکی کمتر اعصاب شما را خراب می کنند.
برای او روشن کنید که روی چه چیزی می تواند بزند و سروصدا راه بیندازد: «بابی وقتی روی طبلت میزنی، صدای قشنگی داره، ولی نباید با قاشقت روی میز بزنی.» و موقعیت ها را تعیین کنید. اطمینان یابید که کودک می داند چه موقع می تواند و چه موقع نمی تواند سرو صدا راه بیندازد. ممکن است سرو صدا راه انداختن درخانه خوب باشد، ولی در رستوران یا خانه پدر بزرگ کار خوبی نیست.
برخی از والدین، هنگامی که در حال تهیه شام هستند به کودکشان کاسه یا بشقاب می دهند تا با آن سرو صدا را بیندازد. به این ترتیب، همه چیز در آشپزخانه به خوبی و خوشی پیش خواهد رفت. و پی آمدهای کار کودک را به او نشان دهید. اگر نمی توانید سرو صدای کودک را تحمل کنید و می خواهید که متوقف شود، شیئی را که کودک با آن سروصدا راه می اندازد، برای مدت معینی از دسترسی او خارج کنید.
نق زدن
از ابتدایی ترین مشکلات دوره کودکی نق زدن است که همیشه والدین را آزار می دهد. کلمات و مواردی که کودک درباره آن نق می زند، زیاد مهم نیستند، بلکه تحمل لحن نق نق پایان ناپذیر اوست که دشوار است.
معمولا نق زدن در حدود سنین سه و نیم سالگی به اوج خود می رسد، ولی اگر راه حل فوری برای آن نیابید تا سنین دبستان نیز ادامه خواهد یافت. ما نمی خواهیم درباره علل بروز این مشکل بحث کنیم (پاره ای از متخصصان بر این باورند که نشانه نابالغی، لوس شدن یا بی امنیتی است، در حالی که عده دیگر می پندارند که ناشی از اضطراب است) بلکه برآنیم که نشان دهیم چگونه با آن برخورد کنید.
برای پیشگیری از عادت شدن، بکوشید پیش از آنکه تثبیت شود، آن را درمان کنید. و در مورد شما نیز، مانند بیشتر افراد، ممکن است کودکتان بیش از یکبار سعی کند تا بتواند توجه شما را جلب کند. برای آنکه او همیشه برای به دست آوردن توجه شما نیاز به پرت کردن حواس شما از کار دیگری نداشته باشد، اطمینان یابید هر روز به مدت معینی به کودک خود توجه کامل می کنید. در این هنگام هیچ کار دیگری انجام ندهید، بلکه صرفا با کودک باشید. تمام توجه خود را به کودک معطوف دارید (مگر این که کودک نق بزند).
او را مشغول کنید. از یک نو پا، انتظار نداشته باشید که زمان فراغت خود را مفید بگذارند. بکوشید به او فعالیت ها و انتخاب هایی را ارائه دهید. هنگامی که کودکان کسل اند، اغلب نق زدن را آغاز می کنند؛ چون هیچ کار بهتری برای انجام دادن ندارند. از پیش بیندیشید.
فعالیتهایی را برای او پیدا کنید و نشان دهید که چگونه با اشیاء جدید بازی کند و چند کار سبک در خانه برای او در نظر بگیرید. بگذارید علایق کودک، راهنمای شما باشند و با توجه به علائق او برنامه ریزی کنید. متعجب خواهید شد که یک کودک نوپا چقدر می تواند برای خودش و برای شما کار انجام دهد. افزون بر آن، کودک نوپا در طی انجام این کارها، چیزهایی زیادی یاد می گیرد.
سریع پاسخ دهید.
سعی کنید که وقتی به گونه ای مناسب، می کوشد تا با شما سخن بگوید، سریع به او توجه کنید. صبر نکنید تا کودک ناچار شود، برای آنکه سؤال یا درخواستش را پاسخ بدهید، نق بزند.
هنگامیکه بلافاصله نمی توانید به او پاسخ دهید، به او بگویید می شنوم یک ثانیه دیگر جوابت را می دهم یا اینکه توجهش را به سوی خود جلب کنید در چشمهایش نگاه کنید و با اشاره انگشت به او بگویید: «یک دقیقه صبر کن.» مشکلی که می خواهید بر آن غلبه کنید این است که نیاز به نق زدن را در او از بین ببرید.
اگر باید به مدت نامحدودی صبر کند، ناچار می شود، دست به کار ناشایسته ای بزند توجه شما را به دست آورد. سریع کارتان را تمام کنید و به او بگویید: «ممنون از اینکه صبر کردی! حالا می تونم به حرفهای تو گوش کنم.»
به او یاد بدهید که چگونه درخواست کند. بگذارید، کودک تفاوت بین نق زدن و صحبت طبیعی را دریابد. در صورت امکان صدای نق زدن کودک را روی نوار ضبط کنید و بگذارید صدای خودش را که در حال نق زدن است، بشنود. نقش بازی کنید و به او نشان دهید که راه صحیح درخواست، چگونه است. وقتی مطمئن شدید که می فهمد نق زدن یعنی چه، برای او روشن کنید که نق زدن پذیرفته نیست.
با تحسین، رفتار کودک را تقویت کنید. به او یاد دهید که چگونه توجه شما را جلب کند و سپس، هنگامی که به آن شکل رفتار کرد، او را تحسین کنید. حتی به کودک دو ساله نیز می توان یاد داد هنگامی که وسط کار یا حرف شما پرید، بگوید ببخشید و تا پایان حرف یا کار شما در صورت که زیاد منتظر نشود، صبر کند. مهمتر آنکه، به او بگویید: «از روشی که سوالت رو پرسیدی، خیلی خوشم اومد!»
6-5-3. اجازه ندهید کودک با نق زدن پیروز شود.
اگر نق زدن کارگر افتد، کودک به استفاده از آن به عنوان روشی برای به دست آوردن خواسته هایش ادامه خواهد داد. و به حرفی که می گویید، عمل کنید. بسیار روشن سخن بگویید و روی حرفتان بایستید.
اگر کودک از قوانین خانه آگاه باشد، خواهد دانست که این روش، باعث شکست دادن و تجدید نظر در تصمیم شما نخواهد شد. برای مثال، اگر بداند که قبل از شام، خوردن تنقلات ممنوع است، هر بعد از ظهر، غر زدن را برای خوردن شیرینی آغاز نخواهد کرد؛ زیرا می داند که آن را به دست نخواهد آورد (البته این به معنای آن نیست که شما نمی توانید، در موقعیتهای خاصی قوانین را تغییر دهید، ولی در این موقعیتها به او بفهمانید که حالت استثناء است.)
به گونه ای رفتار کنید که حتما آن کار را انجام دهد. به او بگویید: «وقتی سوالت رو جواب میدم که درست بپرسی!» در صورت لزوم، از روش «سوزن گرامافون، گیر کرده» استفاده کنید آنقدر جمله تان را تکرار کنید که کودک پاسخ مناسب را بدهد.
از نادیده گرفتن سنجیده بهره گیرید. هنگامی که می خواهید به درخواست کودک پاسخ نه! بدهید، آن را بگویید و به آن پایبند باشید. به درخواست ها و نق زدن های مکرر کودک بی توجهی کنید و به یاد بسپارید که این رفتار کودک، پیش از آنکه بهتر شود، بدتر خواهد شد.
برای نمونه، فرض کنیم کودکتان از شما می خواهد که او را برای بازی به بیرون ببرید و شما می گویید: «نه، چون دارم شام درست میکنم». در این هنگام وسیله ای برای بازی به او بدهید و نسبت به تمامی نق زدنهای او بی توجهی کنید. هنگامی که کودک دست از نق زدن برداشت، به او کمی توجه کنید و نشان بدهید که این کار، شما را خرسند کرده است.
از محرومیت موقت استفاده کنید. وقتی که کودکتان نق زدن را آغاز کرد صرفا به اوبگویید: جوابت رو داده ام، ممکن است بتونی از هر کسی با نق زدن خواسته ات رو به دست بیاری، ولی در مورد من نمی تونی. سپس، به او فرصت دهید: «وقتی نق زدن رو بس کردی، بیا تا با هم حرف بزنیم» در مورد کودکان نوپا، او را از زمین بلند کنید و جای دورتری که می توانید او را ببینید، مثلا روی صندلی مخصوص نق زدن، بنشانید؛ به گونه ای که احساس تبعید شدن بکند. به نق زدن و گریه کودک بی توجهی کنید و در صورت لزوم، دوباره تکرار کنید: «وقتی نق زدنت تموم شد بیا تا باهم صحبت کنیم!» اگر کاملا به گریه کردن و نق زدن خاتمه نداد ولی به نظر می رسید که واقعا سعی خودش را می کند، پس از چند دقیقه به او اجازه دهید که نزد شما بیاید.
6-6. «می چسبد» و از پدر و مادرش جدا نمی شود.
از دیگر ابتدایی ترین مشکلات دوره کودکی: نوزاد، درحدود هفته اول زندگی، در چشمان کسی که او را نگه می دارد، نگاه میکند و حدود شش هفتگی، به صورتی که در فاصله بیست تا سی سانتی او قرار دارد لبخند می زند. در بیشتر خانه ها این صورت، متعلق به والدین کودک، و به ویژه مادر اوست. به این ترتیب، رابطه زیبای والدین و نوزادان آغاز می شود.
نوزاد در حدود چهار یا پنج ماهگی، می تواند بین صورت والدینش و صورت اشخاص دیگر فرق بگذارد، ولی هنوز وقتی او را ترک می کنید، زیاد ناراحت نمی شود. در این دوره، معمولا ترک کردن، برای والدین مشکل تر از نوزادان است. تا حدود هشت ماهگی با اینکه کودک، شخصی را که بیشتر از همه دوروبرش است، ترجیح می دهد ولی اگر آنجا باشید یا نباشید، زیاد ناراحت نمی شود.
نوزاد در حدود هشت ماهگی به رفتن افراد از نزدش، توجه می کند. او کم کم یاد می گیرد که چه کسی دیگر در حضورش نیست؛ اشخاصی را که از او مواظبت می کنند، می شناسد و به تازه واردان و یا هر کسی که خارج از هسته خانواده او باشند، توجه می کند و هر کسی که با آنها زندگی نمی کند و یا زمان زیادی را با او صرف نمی کند، می تواند باعث برانگیختن او شود.
بنابراین، این زمان نقطه آغاز مرحله ای است که کودک در والدین خود، امنیت را جستجو می کند؛ به ویژه زمانی که مکان ها و مردم جدیدی را می بیند. احساس خطر او کاملا طبیعی و سالم است و به تدریج در سال های بعد که شناختش از خودش، کاملتر می شود، کاهش می یابد. یادگیری برخورد با موقعیت ها و افراد جدید، مهارتهایی هستند که در تمام زندگی او به رشد خود ادامه می دهند.
برای برخی از کودکان، جدا شدن از والدین، بسیار دشوار است. حتی زمانی که یک غریبه در اطراف نیست، ممکن است دائما جلوی پای شما را بگیرد و سایه به سایه شما در تمام خانه بیاید. اگر احساس جدایی بکند، خودشان را دور پای شما می پیچاند ومحكم آن را می گیرد و گریه می کند. البته، کودکان پیش از آنکه به سن بلوغ برسند، معمولا راههای دیگری را برای کنار آمدن با جدایی پیدا می کنند؛ ولی در حدود چند ماهگی، آویزان شدن، تجربه خسته کننده ای برای والدین به شمار می رود.
6-6-1. احساس استقلال را در او تقویت کنید.
هدف اصلی این کتاب آن است که به شما بیاموزد، چگونه کودک خود را پروش دهید تا انسانی سالم، شاد و مستقل شود. خلاصه کلام اینکه: ما به شما پیشنهاد می کنیم این کار را از ابتدای زندگی کودک، با ارائه راهنمایی های قاطع و روشن به او و تشویق او به انجام کارهایی که می تواند به تنهایی انجام دهد و سپس تحسين او برای انجام دادن آنها، آغاز کنید. هر بار که او را برای یادگیری مثبت مستقل، تحسین می کنید حس خویشتنی را در او تقویت می کنید، که هنگامی که دیگر شما حضور ندارید، با خود به همراه دارد.
مکانی را به او اختصاص دهید تا صرفا برای او باشد. گهواره، معمولا اولین مکانی است که کودک مال خودش می داند و باید مکان ویژه ای برای او باشد.
دالی موشه بازی کنید. هنگامی که چیزی از جلوی چشم یک کودک دور شد، در نظر اودیگر کاملا رفته است. دالی موشه بازی کنید. دستانتان را جلوی صورتتان بگیرید و سپس، آن را به سرعت بردارید، این بازی را کودکان بزرگتر از پنج ماه، دوست دارند. آنها واقعا از اینکه شما از پشت انگشتانتان باز می گردید، به وجد می آیند. دالی موشه همه آنها را سرگرم می کند و همچنین، احساس کنترل آنها بر محیطشان را نیز افزایش می دهد؛ چون احساس می کنند که مادرشان باز خواهد گشت.
قایم باشک بازی کنید. با بزرگتر شدن کودک، قایم باشک بازی کنید. و به تدریج، زمان فاصله بازی را در خانه بیشتر کنید. به این ترتیب، آنها جدا شدن از شما را راحت می پذیرند، زیرا این کار با بازی انجام می گیرد.
(توجه: به مدت طولانی و یا با فاصله زیاد از پیش آنها نروید، چون کودکان می ترسند. این روش برای سرگرمی است وهدف، زجر دادن کودک نیست.)
خانه را برای آنها آماده کنید. اجازه دهید تا کودکتان، زمانی که توانایی حرکت را بدست آورده است، محیط پیرامونش را با شجاعت فزاینده ای کشف کند. او به سمت شما خواهد خرید یا خواهد دوید تا به شما بپیوندد و این حرکات، رفتارهای سالمی هستند. بنابراین، خانه را برای کودکتان آماده کنید (به مقاله ابتدایی ترین مشکلات دوران کودکی (پارت اول)مراجعه کنید).
به او اجازه اکتشاف دهید و به طوری که متوجه نشود، نظارت کنید. هیچگاه اجازه ندهید که کودک خردسال بیش از یک یا دو دقیقه از دید شما خارج شود و هنگامی که به سوی شما بازگشت، به او نشان دهید که از دیدن او خوشحال شده اید و زمانی را برای گذراندن با او صرف کنید.
با رفتن و آمدن، او را برای جدا شدن آماده کنید.
شما و کودکتان، نیاز دارید، زمانی را از یکدیگر جدا باشید. همچنین او نیاز دارد یاد بگیرد که با اینکه شما او را ترک می کنید، برمی گردید. کودکان، نیازمند تجاربی با بالغين و کودکان دیگر هستند تا مهارتهای اجتماعی را فرا بگیرند و دریابند که چگونه با افراد متفاوت و یا در گروه ها رفتار کنند. با توجه به دیدگاه های بسیاری از روانشناسان، کودکانی که از زمان نوزادی دوروبرشان شلوغ بوده است و به آنها اجازه داده شده است که احساس عدم وابستگی در آنها رشد کند، احتمال کمتری دارد که هنگامی که یکی از والدین، آنها را ترک می کند، بترسند.
کسی را داشته باشید که از کودک نگهداری کند.
همیشه اطمینان یابید پیش از آنکه برنامه ریزی کنید که از خانه بیرون بروید، پرستاری قابل اطمینان و با محبت سراغ دارید که بتوانید کودک را نزد او بگذارید. سپس، هنگامی که از خانه بیرون می روید، اجازه ندهید که گریه های کودک زیاد روی شما تاثیر بگذارد؛ چون احساس ناراحتی شما روی او نیز تاثیر خواهد گذاشت. هر پدر و مادری در زمانی مانند این، احساس گناه و بی اطمینانی می کند؛ ولی به یاد بسپارید که هدف شما آموزش من جدا شدن است و این کار برای هر دو شما خوب است. بکوشید تا با اطمینان، او را ترک کنید.
بگذارید کودک و کسی که کودک را نگه می دارد، با یکدیگر آشنا شوند . از شخص جدیدی که می خواهد در مدت غیبت شما از کودکتان مراقبت کند، بخواهید که یک ساعت پیش از آنکه کودکتان را ترک کنید، به خانه شما بیاید تا او و کودک با یکدیگر آشنا شوند. همچنین، شما با دیدن اینکه آنها با همدیگر خوب کنار می آید امنیت بیشتری می کنید. سپس بکوشید که وقتی کودک و پرستار در حال بازی کردن با یکدیگر هستند، کودک را ترک کنید.
همه چیز را عادی نگه دارید. برنامه ها و الگوهای کاری تان، چیزهایی که دوست دارد و چیزهایی دوست ندارد، و کارهای معمولی کودک را به بگویید. بدین ترتیب، هنگامی که کودک را ترک می کنید، همه چیز طبیعی به نظر می رسد.
هنگامی کودک را ترک کنید که مشغول کاری است و به اصطلاح «سرش گرم» است با برای هر دو شما آسانتر است که وقتی که کودک مشغول کاری است، او را ترک کنید. اگر کودک، وسط بازی با یک دوست جدید و یا خوردن شامش در روی یک صندلی مخصوص باشد، نبودن و رفتن شما را کمتر احساس خواهد کرد. همچنین، اگر کودک منتظر یک فعالیت خاص باشد که پرستار برای مدت غیبت شما برنامه ریزی کرده است، جدایی آسان تر خواهد شد.
برنامه های خود را به او بگویید. به کودک خود بگویید که چه موقع او را ترک می کنید، کجا می روید و چه موقع باز خواهید گشت؛ حتی اگر کودک، هنوز معنای زمان را نمی فهمد. این روش، باعث می شود که کودک احساس امنیت بیشتری کند. همچنین، تمام این اطلاعات را برای پرستار کودک بنویسید تا او نیز بتواند، کودک را مطمئن کند.
هیچگاه، بدون گفتن خداحافظی، کودک را ترک نکنید. عادلانه نیست که ناگهان ناپدید شوید، زیرا برای کودک بسیار ناراحت کننده است. برخی کودکان، جدایی دو مرحله ای را دوست دارند، به طوری که بتوانند یک بار خداحافظی بگویند و یک بار نیز از پشت پنجره، دست تکان دهند. برخی دیگر از کودکان، مراسم اختصاصی آغوش بگیرند و ببوسند. خودشان را دارند؛ برای مثال، سوزان دوست دارد که هنگام جدایی یک بار او را در آغوش بگیرند و ببوسند.
کودک را برای موقعیت ها و مکانهای جدید آماده کنید.
اگر در حالی کودکتان را ترک می کنید که او با موقعیت تازه ای روبرو خواهدشد پیش از آنکه، او را ترک کنید بگذارید با محیط آشنا شود. همه ما وقتی بدانیم که کجا می رویم مانی که آنجا می رسیم، انتظار چه چیزی را خواهیم داشت، احساس امنیت می کنیم.
قبلا یک بار به آنجا بروید. یک روز پیش از آنکه کودک را در جایی بگذارید، ترتیب آشنایی با آن مکان را بدهید. او را با خودتان آنجا ببرید و اجازه دهید، مدت زمانی را با کسانی که به آنها سپرده خواهد شد، بگذراند.
ارتباط برقرار کنید. اگر تاکنون معلم یا پرستاری را که قرار است از کودک شما مواظبت کند، ندیده اید، ترتیب یک ارتباط تلفنی و یا نوشتن نامه ای را به او بدهید. او را از همه چیز کودک، علائق، عادت ها، شخصیت والبته، مشکلات خاص کودک، آگاه کنید.
بگذارید که کودک، دوست پیدا کند. در صورت امکان، کودک را با کودک خردسال . و دیگری در مهد کودک یا کودکستان، آشنا کنید.
درباره اتفاقی که قرار است بیفتد، صحبت کنید. با کودکتان درباره مسائلی که قرار است در آن مکان جدید اتفاق بیفتد و مواردی که قرار است ببیند و انجام دهد، صحبت کنید. به کتابخانه بروید و کتاب هایی در این مورد بگیرید تا برای او بخوانید.
بکوشید آن را به صورت اتفاق خاصی نشان دهید. رفتن کودک به مکان جدید را به صورت یک اتفاق جالب و ویژه در بیاورید. در مورد لباسی که خواهد پوشید، صحبت کنید. شیء جدیدی را برای کودک تهیه کنید تا با خودش به آنجا ببرد و طوری رفتار کنید که عجب اتفاق بزرگی دارد می افتد!
هنگامی که زمان رفتن فرا رسیده است، بروید!
نامطمئن، دو دل، گناه آلوده و یا نگران نباشید. خداحافظ بگویید و بعد به سرعت، محل را ترک کنید. کودک نباید احساس کند که در مورد جدایی از شما حق انتخاب دارد و یا اگر به اندازه کافی سروصدا راه بیندازد، می تواند تصمیم شما را عوض کند.
شجاع باشید. اگر کودک با شادی، مشغول انجام کاری است و وقتی شما او را ترک می کنید، زیاد متوجه نمی شود، ناراحت نشوید. بجای آن به خودتان نیرو دهید و بدانید که او شما را دوست دارد و به شما اطمینان دارد.
موقعیت را خراب نکنید. نباید اجازه دهید احساس بی اطمینانی شما او را تحت تاثیر قرار دهد. زمانی که از در بیرون رفتن برایتان دشوار است و فکر میکنید که: چطور می توانم بچه ام را تنها بگذارم؟ …، به احساساتش توجه کنید؛ ولی به هر ترتیب بکوشید تا درخودتان اطمینان ایجاد کنید. اگر کودک، به یکی از والدین بیشتر از دیگری آویزان می شود، باید طرف دیگر، خداحافظی کردن را انجام دهد.
احساستان را نشان دهید؛ ولی بروید. اگر کودک شما هنگامی که در حال رفتن بود شروع به ناراحتی کرد، به او نشان دهید که احساسات او را می فهمید و خودتان هم ناراحت هستید؛ ولی باید بروید: «می دونم که ناراحتی، ولی مطمئنم که بهت خوان میگذره. تا با پرستارت سرگرم بشی، زود برمی گردم.» سپس بروید.
هرگز در مورد موقعیت صحبت نکنید. اگر برای مثال، کودک شما از رفتن به داخل مدرسه یا رفتن به اردو خودداری می کند، صریحا به او بگویید: «من، تورو ببرم اونجا یا خودت با بچه های دیگه میری؟ حالا تصمیم بگیر!». به او پنج دقیقه فرصت بدهید تا تصمیم خود را بگیرد و سپس اجرا کنید.
با مشکلات روز دوم، برخورد کنید. گاهی پیش می آید که کودک در روز اول به راحتی می گذارد که شما بروید، ولی روز دوم بسیار ناراحت می شود. میوندا روز اول، خیلی خوشحال به اردو رفت؛ ولی روز دوم گریه کرد.
این مساله به معنای آن نبود که خودش از رفتن لذت نمی برد، بلکه او فهمید که رفتن به اردو به معنای ترک مادرش است. مادرش تصمیمش را اجرا کرد، با قاطعیت خداحافظی کرد و سپس، میوندا سالم و سلامت رفت.
برنامه ای ترتیب دهید تا عدم وابستگی را در کودک افزایش دهید.
پیش از آنکه کودکتان را ترک کنید به او بسیار محبت کنید. اگر هنگامی که می خواهید او را ترک کنید، به شما آویزان می شود، نپندارید که کودک را لوس کرده اید.
او صرفا می خواهد، وقتی که او را ترک می کنید احساس امنیت بیشتری بکند. زمان بیشتری را با او صرف کنید. با او به تنهایی بازی کنید. وقتی به شما آویزان نشده است او را بسیار ببوسید و در آغوش بگیرید.
عدم وابستگی را در کودک تقویت کنید. همه کار را برای کودک انجام ندهید، بلکه به او اجازه دهید که از خودش مواظبت کند؛ مگر هنگامی که درخواست کمک کند. سپس، تنها هنگامی به او کمک کنید که واقعا نمی تواند کاری را که می خواهد، انجام دهد.
به جای آن او را تشویق کنید که خودش آن را انجام دهد. فراموش نکنید که کودک را برای تلاش هایش، به ویژه برای موفقیتش، تحسین کنید و هرگز خود را در برابر کودکتان، به این دلیل که در انجام کارش موفق نشد، عصبانی یاناراحت نشان ندهید.
طرح برنامه جایزه دهی بریزید. به کودکتان برای گریه نکردن و آویزان نشدنش از شما، هنگامی که می خواهید از خانه بیرون بروید، جایزه بدهید. (در مورد طرح برنامه جایزه دهی به مقاله روش اصلی تربیت پارت اول مراجعه کنید.) به او بگویید چون دختر بزرگی شده و خداحافظ گفته است، یک جایزه خوب می گیرد.